تعريف خودکشی
تعريف خودکشی
خودکشی از دو لغت داراي ريشه لاتين Sui به معنی «خود» و Caedere به معنی «کشتن» مشتق شده است و در حال حاضر نه به صورت «خودکشتن» که بهصورت خودکشی استعمال میشود. اولين با اين اصطلاح در سال ۱۷۳۷ توسط دفونن فرانسوی بهکار گرفته شد.
بر اساس تعريف مورد توافق جهانی خودکشی تنها راه و آخرين راه از بين بردن خودآگاهی فرد در مورد خود است.
اصطلاح خودکشی تنها زمانی مورد استفاده قرار میگيرد که اولا شخص آگاهانه اقدام کرده باشد و ثانيا منجر به از دست رفتن خود گردد. اما در صورتی که فردی اقدام به خودکشی نموده اما نتيجه مرگباری نداشته باشد به آن «اقدام به خودکشی» يا «شبه خودکشی» (ParaSuicide) میگويد.
در شبه خودکشی انگيزه اصلی معمولا مرگ نيست بلکه فرد برای انتقامجويی، قدرتنمايی، اعمال فشار يا جلب توجه به اين کار میپردازد، ولی ممکن است منجر به مرگ هم شود.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|