نمایش پست تنها
  #5  
قدیمی 01-07-2008
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Wink محمد علی بهمنی ( معاصر )

رنگ سال گذشته - تنهائی :

رنگ سال گذشته را دارد همه لحظه های امسالم
سیصد و شصت و پنج حسرت را همچنان می کشم به دنبالم
قهوه ات را بنوش و باور کن من به فنجان تو نمی گنجم
بیوه ام در جهان نما چشمی که به تکرار می کشد فالم

یک نفر از غبار میآید مژده تازه تو تکراری است
یک نفر از غبار آمد و زد زخمهای همیشه بر بالم
باز در جمع تازه اضداد حال و روزی نگفتنی دارم
هم نمی دانم از چه می خندم، هم نمی دانم از چه می نالم
راستی در هوای شرجی هم دیدن دوستان تماشاییست
به غریبی قسم نمی دانم چه بگویم جز اینکه خوشحالم
دوستانی عمیق آمدند . چهره هایی که غرقشان شدم
میوه های رسیده ای که هنوز من به باغ کمالشان کالم
چندیست شعرهایم را جز برای خودم نمی خوانم
شاید از بس صدایشان زده ام
دوست دارند دوستان . لالم
تنهاییم را با تو قسمت میکنم . سهم کمی نیست
گسترده تر از عالم تنهایی من . عالمی نیست

غم آنقدر دارم که میخواهم تمام فصلها را بر سفره رنگین خود بنشانمت .
بنشین . غمی نیست...

حوای من .
بر من مگیر این خودستایی را
که بی شک تنها تر از من در زمین و آسمانت آدمی نیست

آیینه ام را بر دهان تک تک یاران گرفتم
آیینه ام را بر دهان تک تک یاران گرفتم
تا روشنم شد در میان مردگانم همدمی نیست
همواره چون من نه . فقط یک لحظه خوب من بیاندیش
لبریزی از گفتن ولی در هیچ سویت محرمی نیست
من قصد نفی بازی گل با باران را ندارم
شاید برای من که همزاد کویرم . شبنمی نیست
شاید به زخم من که می پوشم ز چشم شهر آنرا
در دستهای بی نهایت مهربانش مرهمی نیست

شاید و یا شاید . هزاران شاید دیگر
اگر چه اینک به گوش انتظارم جز صدای مبهمی نیست


__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face

ویرایش توسط امیر عباس انصاری : 01-07-2008 در ساعت 05:24 AM دلیل: تنظیم فاصله ها
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید