[آريانا]

نوشته اصلی توسط deltang

آخیییییییییییییی میکشم اون دختر رو که ولت کرده پدرشو در میارم اسمشو بگو دیگه همه چی ردیفه ببا آریانا

نه كسي كسيو ول نكرده دخملم
اين ها همه بازي روزگار تا برآنچه بدست آوري شادي مكني و آنجه از كف داده اي غم مخوري
خب امروز خيلي فلسفي حرف زدم
نوبت اين شده كه حال تاريو سر جاش بيارم

نوشته اصلی توسط تاري

تازه ديروز اون همه معنويت بهت دادم تا ابروت پيش دخترت نره معتاد همشو مصرف كردي اي بدآموز

تاري يبار ديگه بگي معتاد مثه حامد زبونتو مي كشم بيرون مي بندم به گوشات البته بره تو دراز تره يه دور اول مي كشم دور سرت بعد به گوشت ميبندم
مگه نمي بيني دخملم داره حرص مي خوره