در بحر ناامیدی از خود طمع بریدی زین بحر سر برآری مرجان من گرفته
.................
من دامنش کشیده کای نوح روح دیده از گریه عالمی بین طوفان من گرفته
..............
گوید ز گریه بگذر زان سوی گریه بنگر عشاق روح گشته ریحان من گرفته
............
این جا کسی است پنهان همچون خیال در دل اما فروغ رویش ارکان من گرفته
|