نمایش پست تنها
  #9  
قدیمی 10-09-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض متون ادبی عاشقانه

تفسيري از ميلاد



ميلاد روزيست که تن به زندگي راي مثبت داد
ميلاد روزيست که رويا جايش را به حقيقت داد
ميلاد روزيست که مژگانم براي نخستين بار با گريه اشنا شد
ميلاد ساعتي است که حنجره براي اولين بار تن به گريه داد
ميلاد يعني خنده همه به گريه در انزواي من!
ميلاد يعني روزي که خدا براي خنده اش مرا يه زمين کذائي داد
ميلاد يعني روز شروع انتظار کشيدن قبر براي ورود من
ميلاد يعني زماني که زندگي از ترس مرگ به تنفس راه داد
ميلاد روز شکست خوردن من برار مرگ است
ميلاد روز تسليم شدن من به مرگ است
ميلاد روزيست که ساعت شني عمرم شروع به ريختن شن عمرم ميکند؟
بريز اي ساعت که سوختم من
بريز اي ساعت که بي صدا افروختم من
بريز اي ساعت تا زمان معين.... بريز بريز بري
هميشه گفتم ميگم خواهم گفت لعنت بر تو اي زندگي .تولد.روز .شب.ساعت شني


پاورقي
گرچه ميدانم تلخ است اشعار من زيرا در خلوت انزوا زنده بگور است افکار من
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید