موضوع
:
حرفهاي عاشقانه ما، براي ...
نمایش پست تنها
#
1
10-12-2009
تاري
کاربر فعال
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0
33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
تکرار همه کوچه ها که می اندیشم
تنها باد هست و برگ هست و خزان
و به تکرار دیروز که می اندیشم
همه تو هستی و تو هستی و تو
و نمیدانم
فصل آخرش چیست که باید تکرار کنم
و میترسم
تکرار آن راه باشد
وتنهایی باشد
و بی تو ماندن
و اخر باید مرد
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد
خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد
....
رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......
ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)
تاري
نمایش مشخصات عمومی
ارسال یک پیام خصوصی به تاري
یافتن همه پست های تاري
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید