
10-12-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آخرین گفتار بابک ( به نوشته کتاب حماسه بابک اثر نادعلی همدانی ) :
آخرین گفتار بابک ( به نوشته کتاب حماسه بابک اثر نادعلی همدانی ) :
تو این معتصم خیال مکن که با کشتن من فریاد استقلال طلبی ایرانیان را خاموش خواهی کرد . نه ! این حماقت است اگر فکر کنی چون افشین وطن فروش را با زر خریده ای میتوانی ایرانیان را اسیر کنی . من مبارزه ای را آغاز کرده ام که ادامه خواهد داشت.من لرزه ای بر ارکان حکومت عرب انداخته ام که دیر یا زود آن را سرنگون خواهد نمود . تو اکنون که مرا تکه تکه میکنی هزاران بابک در شمال و شرق و غرب ایران ظهور خواهد کرد و قدرت پوشالی شما پاسداران جهل و ستم را از میان بر خواهد داشت ! این را بدان که ایرانی هرگز زیر بار زور و ستم نخواهد رفت و سلطه بیگانگان را تحمل نخواهد کرد.
من درسی به جوانان ایران داده ام که هرگز آنرا فراموش نخواهند کرد . من مردانگی و درس مبارزه را به جوانان ایران آموختم و هم اکنون که جلاد تو شمشیرش را برای بریدن دست و پاهای من تیز میکند صدها ایرانی با خون بجوش آمده آماده طغیان هستند.مازیار هنوز مبارزه میکند و صدها بابک و مازیار دیگر آماده اند تا مردانه برخیزند و میهن گرامی را از دست متجاوزان و یوغ اعراب بدوی و مردم فریب برهانند .اما تو ای افشین . . . در انتظار روزی باش که همین معتصمی را که امروز مانند سگانی در برابرش زانو میزنی و وطن ات را برای او فروختی در همین تالار و روی همین سفره سرت را از بدن جدا کند .
مردی که به مادر خود ( میهن ) خیانت کند در نزد دیگران قربی نخواهد داشت و هیچکس به فرد خود فروخته اعتماد نخواهد کرد . و بدینسان نخست دست چپ بابک بریده شد و سپس دست راست او و بعد پاهایش و در نهایت دو خنجر در میان دنده هایش فرو رفت و آخرین سخنی که بابک با فریادی بلند بر زبان آورد این بود:
" پاینده ایران "
روز اعدام بابک خرمدین و تکه تکه کردن بدنش در تاریخ 2 صفر سال 223 هجری قمری انجام گرفت که مسعودی در کتاب مشهور مروج الذهب این تاریخ را برای ایرانیان بسیار مهم دانسته است. اعدام بابك چنان واقعهي مهمي تلقي شد كه محل اعدامش تا چند قرن ديگر بنامخشبهي بابك یعنی چوبهي دار بابك در شهرِ سامرا كه در زمان اعدام بابك پايتخت دولت عباسي بود شهرت همگاني داشت و يكي از نقاط مهم و ديدني شهر تلقي ميشد . برادر بابك يعني آذين را نيز خليفه به بغداد فرستاد و به نايبش در بغداد دستور نوشت كه اورا مثل بابك اعدام كند. طبري مينويسد كه وقتي دژخيمْ دستها و پاهاي برادر بابك را ميبُريد، او نه واكنشي از خودش بروز ميداد و نه فريادي برميآورد. جسد اين مرد را نيز در بغداد بردار كردند . بدين ترتيب كار بابك پس از ٢٢ سال پيروزي پيدرپي و وارد آوردن شش شكست بزرگ بر ششتا از بهترين فرماندهان ارتش عباسي، و پس از اميدهاي فراواني كه روستائيان ايران به او بسته بودند، با توطئهي نمايندهي عيسا مسيح و یک شاهزاده خائن به پايان رسيد . تاريخ بداند كه مدعيان توليت دين در هردين و مذهبي دشمن تودههاي تحت ستم و همدست زورمندانند، و اين امر منحصر به متوليان يك دين خاص نيست، بلكه كشيشان مسيحي نيز با همهي مدعاهائي كه ارائه ميكنند .
امروزه ایرانیان آزاده از 10 تا 13 تیر ماه هر سال بر قلعه سر به فلک کشیده این سردار بزرگ گرد هم می آیند و مراسم زادروزش را گرامی می دارند . مردم ایران از شهرهای مختلف راهی کلیبر در شمال اهر می شوند . متاسفانه عده ای از ضد ایرانیان متحجر و وطن فروش نیز از این گردهم آیی ملی سو استفاده میکنند و با برافراشتن پرچمهای ترکیه و جمهوری آران ( آذربایجان ) سعی به انحراف کشیدن این یابود میکنند . این افراد که به پان ترکیسم مشهور هستند باقی مانده سید جعفر پیشه وری گجستک هستند که با امکانات روسهای متجاوز سعی در متلاشی کردن ایران داشت . به همین منظور همه ساله سپاه پاسداران دورادور کل این مراسم را تحت کنترل خود دارند .
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|