نمایش پست تنها
  #272  
قدیمی 10-14-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض خزان زندگی سروده شکوه عمرانی

خزان زندگی سروده شکوه عمرانی


خزان زندگی زیباست

لبالب از خاطره ها، غم ها و شادیهاست

و زیباتر از غروبی بی انتها

دوران پر باریهاست

نشانه ی رنج درپیشانی هاست

دوران قصه ها ی دلنشین وشورانگیز مادر بزرگهاست

ولی افسوس



در اغاز خزان زندگی این عزیزان

همچون قطرات باران

از صفحات زندگی محو میشوندو

همانند برگهای خشگ پاییزی

طعمه ی جویبار میگردند


ثمره ی سالها رنج ومصیبت

تنهایی ،بی همزبانی

وبدینسان است که

آینه ی قلب رئوفشان

در هم می شکند

و مینوشند نابهنگام

شراب تلخ نیستی را

بیائید بیایید

دست دوستی در دستانشان نهیم

و بنوشیم از جام پر بارشان

و بر گیریم قطره ای

از دریای تجربیاتشان

بپذیریم انها را

با آغوشی باز و فراخ

وبیاویزیم بگوش

پند هایشان را

همچون گوشواره ای زرین

و بسازیم زینت بخش جان و روان

فردا خیلی دیر است

فردا خیلی دیر است



شکوهه عمرانی

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید