نمایش پست تنها
  #275  
قدیمی 10-14-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

پر کن پیاله را که این آب آتشین
دیری است ره به حال خرابم نمی برد
این جام ها که در پی هم می شود تهی
دریای آتش است که ریزم به کام خویش
گرداب می رباید و آبم نمی برد
من با صمند سرکش وجادویی شراب
تا بی کران عالم پندار رفته ام
تا دشت پرستاره اندیشه های گرم، تا مرز ناشناخته مرز و زندگی
تا کوچه باغ خاطره های گریز پا، تا شهر یادها
دیگر شراب هم جز ساکنان بستر خوابم نمی برد
هان ای عقاب عشق! از اوج قله مه آلود دوردست
پرواز کن به دشت غم انگیز عمر من
آنجه ببر مرا که عقابم نمی برد
آن بی ستاره ام که عقابم نمی برد
در راه زندگی با این همه تلاش و تمنا و تشنگی
با این که ناله می کشم از دل که آه، آه
دگر فریب هم به سرابم نمی برد
پر کن پیاله را



..
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید