موضوع: لطیفه
نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 10-17-2009
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

در کاشان محصلی از تحصیل داران دیوان از مرد سیدی فقیر مطالبه وجه دیوانی می نمود وان مرد بیچاره عجز والحاح می نمود که ندارم چند روزی مرا مهلت بده تا خدا چاره بسازد واز جد من شرم کن .ان ملعون گفت اگر جدت کارسازی از او می شود یا شر مرا از سر تو دفع کند یا کار سازی ترا بکند واز ان سید ضامن گرفته گفت هرگاه فردا اول وقت وجه را ندهی نجاست به حلق تو خواهم ریخت وبگو به جدت هر کاری می تواند بکند .چون شب شد انمرد ظالم به بام خانه رفت پایش لیز خورد وبا سر به چاه توالت نزدیک بام افتاد چون روز شد اورا یافتند که سر او تا حوالی ناف در نجاست فرو رفته وانقدر نجاست به حلق او رفته که شکم او ورم کرده ومرده است وشر او از سر سید بیچاره مندفع شد
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید