
10-17-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
حضرت علی ( ع ) و كارهای توليدی
حضرت علی ( ع ) و كارهای توليدی
عنوان : حضرت علی ( ع ) و كارهای توليدی
علی عليه السلام مردی بود كه بيش از هر كسی وارد اجتماع میشد و فعاليت
اجتماعی و توليد ثروت میكرد ، ولی ثروت در كفش قرار نمیگرفت ، ثروت
را اندوخته و ذخيره نمیكرد كدام كار توليدی مشروع است كه در آن زمان
وجود داشته و علی عليه السلام انجام نداده است ؟ اگر تجارت است او عمل
كرده ، اگر زراعت و باغداری و درختكاری است ، او انجام داده ، اگر حفر
قنوات است ، اگر سربازی كردن است ، او انجام داده است .
ولی در عين حال كه همه اينكارها را میكرد ، زاهد
بود اتفاق میافتاد كه میرفت در آن باغستانهای مدينه كه مربوط به اهل
كتاب و غير مسلمانان بود و برای آنان كار میكرد ، خدمت میكرد ، مزد
میگرفت و بعد مزد او بود كه تبديل به نان میشد به خانه اش گندم میآورد
، جو میآورد و صديقه طاهره سلام الله عليها با دست خودش آنها را آرد
میكرد ، میپخت و در عين حال وقتی كه به محتاجی ، به مسكينی ، به يتيمی ،
به اسيری برخورد میكردند فورا او را بر خودشان مقدم میداشتند اين بود
معنی زهد علی عليه السلام ، شما اين جور زاهد را پيدا بكنيد .
زهد علی عليه السلام همدردی بود همدردی ، انسانيت است او از حق صد
درصد مشروع خودش هم استفاده نمیكرد برای خودش به اندازه يك سرباز فقط
از بيت المال حقوق قائل بود ، ولی در همان هم قناعت میكرد ، حاضر نبود
با شكم سير بخوابد چرا ؟ چون دل و وجدان و قلب زنده اش به او اجازه
نمیداد میفرمود : « او ابيت مبطانا و حولی بطون قرثی ، و اكباد حری ، او
اكون كما قال القائل : »
و حسبك داء ان تبيت ببطنة
و حولك اكباد تحن الی القد
آيا من با شكم سير بخوابم ( از چه غذائی ؟ از غذای مشروع خودش ، باز هم
حاضر نبود با شكم سير بخوابد میگفت در اطراف من شكمهای گرسنه وجود
دارند ) در حالی كه از اطراف من شكم گرسنه هست ؟ من
نمیتوانم با شكم سير بخوابم .
نه تنها همسايه ديوار به ديوار را میگفت ، بلكه میگفت : « و لعل بالحجاز او اليمامة من لا طمع له فی القرص ». شايد در حجاز گرسنه ای باشد كه اين قرص نان گيرش نيايد ، شايد در يمامه ، كناره های خليج فارس گرسنه ای باشد كه همين قرص نان هم گيرش نيايد ، چطور من با شكم سير بخوابم ؟ اين است معنی زهد كه نظير اين را اگر پيدا كرديد انسانيت به آن افتخار میكند ، نه اين مردگی كه ما داريم كه اسم بیعرضگی و مردگی و بیحركتی خودمان را زهد گذاشته ايم اين زهد نيست زهد ، زهد علی عليه السلام است.
كتاب احياء تفكر اسلامي
شهيد مرتضي مطهري
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|