فرگل جان همینطور هست که میگی ...
ان شاالله همینطور هم خواهد ماند...
مام چاکر دوستانیم بش از پیش
اونشب که زلزله اومد....
من و مامانم ماشاالله خیلی خوب این جورچیزا رو درک میکنیم خوابمونم خیلی سبکه..
.مخصوصا که من زیر اتاقم خالیه زیر زمینه ! طبقیه بالا قدم بر میدارن تمام پنجره های اتاقم میلرزه..
هر وقت زلزله اومده این سالها من از خواب پریدم و قلبم تپ تپ اومده توی حلقم نمیدونم چرا ...
ولی اون شب من تا 2.5 داشتم تمرین حل میکردم بعدم زنگ زدن زن دائییم حالش خراب شده بود برده بودنش بیمارستان مام بدو بدو رفتیم سری زدیم و ...
ولی 4 خواب بودم یعنی جچنازه بودم چیزی نفهمدیم دوستم اس ام اس زد اینقدر خسته بودم خوندم نفهمیدم چی نوشته ! گوشیو پرت کردم اونطرف..تا صب !
...
گفتند مرکزش کامیاران بوده ؟
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|