نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 10-21-2009
تاري تاري آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,296
سپاسها: : 0

33 سپاس در 31 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Arrow استاد شهرام ناظري

شهرام ناظری خواننده و استاد موسیقی ایرانی درسال ۱۳۲۸ در
كرمانشاه ودر خانواده اي اهل موسيقي متولد شد.
وي از زمان كودكي مانند اكثر خوانندگان كه صداي خوش درخانواده
شان موروثي بوده صداي خوش را از پدر ومادر خود به ارث مي برد و
پدرش كه صداي لطيف وخوش داشت واز سبك قدما وخوانندگان آن
ديار به خصوص شادروان شيخ داوودي خواننده بزرگ بهره گرفته بود
فرزندش را تحت تعليم قرار مي دهد ناگفته نماند كه قطب اين
خانواده مرحوم استاد حاجي خان ناظري بوده كه اكثر موسيقي
دانان كرمانشاه را با نت و موسيقي اصيل ايران تعليم داده وخود
از درويش خان وكلنل وزيري بوده است.

پدر شهرام ناظري ضمن آشنايي با گوشها و رديف هاي آواز ايراني
با سه تار هم آشنايي داشته است و مادر وی هم صوتی خوش
و با آواز آشنایی داشته و شهرام در چنين محيطي پرورش مي يابد.
اين محيط مناسب هنري موجب میشود تا وي در سن ۹ سالگي
اولين برنامه هنري خود را در راديو كرمانشاه همراه با تار مرحوم
درويشي؛ از نوازندگان معروف كرمانشاه اجرا نمايد.
وي سپس در سن ۱۱ سالگي در راديو تلويزيون ايران چند برنامه در
آواز ايراني اجرا نمود و براي پر بارتر كردن درك موسيقي خود ارتباط
بيشتري با پسر عمويش علي ناظري و درويش نعمت علي خان
خراباتي كه تاثير بزرگ و مهمي بر آشنايي او با موسيقي محلي
و كردي و درك آن داشته اند برقرار كرد.

وي همواره در پي بهره بردن از مكاتب و استادان مختلف بوده
است. در سال ۱۳۴۵ براي بهره گيري از محضر اساتيدي چون
شادروان عبداله خان دوامي، نورعلي خان برومند، عبدالعلي
وزيري، محمود كريمي و. .. مقيم تهران میشود و ضمن بهره گيري
از محضر اين اساتيد سه تار را نیز نزد استادان احمد عبادي،
محمود تاج بخش، جلال ذوالفنون و محمود هاشمي فرا مي گيرد.
شهرام ناظري به مدت يكسال در تبريز با نوازندگان و موسيقيدانان
آن ديار مانند بيگجه خاني محمود فرنام قيطانچيان كه از شاگردان
اقبال آذر بودند درزمينه موسيقي ايراني كار مي كند.
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....

رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......





ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني
(تاري)


پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید