موضوع: غمنامه
نمایش پست تنها
  #9  
قدیمی 01-17-2008
shabhaye_mahtabi آواتار ها
shabhaye_mahtabi shabhaye_mahtabi آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2007
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,411
سپاسها: : 8

68 سپاس در 39 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

کاش ... کاش همان کودکی بودم که حرفهایش را از نگاهش میتوان خواند ...
اما اکنون اگر فریاد هم بزنم کسی نمی شنود
دلخوش کرده ام که سکوت کرده ام ...
سکوت پر بهتر از فریاد توخالیست !!!
دنیا راببین ... بچه بودیم از آسمان باران می آمد ،
بزرگ شده ام از چشمهایمان می آید ...
بچه بودیم درد دل را با هزار ناله می گفتیم ، همه می فهمیدند ...
بزرگ شده ایم ، درد دل را به صد زبان می گوییم ،
اما هیچ کسی نمی فهمد ...
با تشکر فریبا
__________________
من هنوز ایمان دارم مادرم را خواهم دید
وقتی تمام دیوار بیمارستان تیتر زده اند : آی ... سی .... یو
این فشار ها که به خونت می آیند ،
تمام رگ هایم از بهشت متنفر می شوند
که زیر پایت را خالی می کنند ...
" هومن شریفی "

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید