نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 10-23-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,701
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

تشکر بهنام بابت پاسخت در یکی دیگه از تاپیکها..
اونجا هم تذکر اموزشیی داده بودم که مثلا باید در این تاپیک به کار میبستی..
پستت رو ویرایش کن بعد متن رو سلکت کن
وبعد از اون روش 2-3 بار
بزن تا نوشته ت چیزی شبیه این در بیاد که خوندش ساده تر باشه

در دسامبر 1851، بلافاصله بعد از كودتاي لويي ناپلئون بناپارت، ويكتور هوگو كه مبارزين را بر ضد اين كودتا بسيج كرده بود، مورد تهديد قرار گرفت. او با پاسپورت يك كارگر چاپخانه، عضو يكي از خانواده هايي كه از دوستان نزديك ژوليت دروئه بودند، فرانسه را ترك كرد و در جزاير انگليسي ـ نورماندي ژرسه مقر گزيد. سپس، بعد از اينكه به دفاع از يك محكوم به اعدام برخاست، مجبور شد اين جزاير را ترك كرده و به گرنوزه پناه بياورد. در اولين برگزيده هاي اشعارش در تبعيد “ مجازاتها” احساسات انساني را مي سرايد كه از وطنش به دور است. ابتدا از رفتن مي گويد : آواز آنان كه بر درياها مي روند : وداع وطن ! موج ديوانه شده است وداع وطن، لاجورد وداع خانه. درختهاي مو با ميوه هاي رسيده، وداع گلهاي طلايي ديوار كهنه” ولي در عين حال مي جنگد، در ترانه اي ديگر و بصورتي ساده اينطور مي سرايد : “ دنياي گيرنده، بدون قانون و بدون قاعده متعلق به ظالمان است با طوفان بجنگيد، با كفهاي دريا بجنگيد صخره ها، ستمديده ها” نگرانيش آشكار است، همچنين درد گمشدن وطن : “ ستمديدگان به چه مي انديشند ؟ به مزرعة جو يا كاهوشان به عرابه اشان، به ابزار كارشان به فرانسة بزرگ شكست خورده تبعيد شدة بينوا رنج مي كشد و دعا مي كند :
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید