
10-24-2009
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
امام علی علیه السلام؛ اولین مؤمن به خدا
امام علی علیه السلام؛ اولین مؤمن به خدا
جابربن عبدالله انصاری میگوید:
نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بودیم که امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب از راه رسید.
وقتی نگاه پیامبر به او افتاد، فرمود:« برادرم آمد.»
آنگاه رو به کعبه کرد و فرمود:« سوگند به خدای این خانه، که او (علی) و شیعیانش روز قیامت رستگار میشوند.»
سپس به ما فرمود:« آگاه باشید که، به خدا سوگند، علی اولین مؤمن به خداست و بیشتر از شما برپا دارندهی احکام خدا و وفاکننده به عهد الهی است؛ او آگاه ترین شما در امر قضاوت و داوری به حکم خداست، بهتر از شما عدالت را در مردم اجرا می کند و در پیشگاه خداوند برتر از همه شماست.»
منابع:
بحارالانوار، ج 35، ص 345، حدیث 20 ---------- تفسیر فرات کوفی
ایثار
« ایثار » که به معنای از خود گذشتگی و ترجیح و برتری است، در اخلاق اسلامی به معنای گذشت از خود به نفع دیگران است و اینکه درباره چیزهایی را که خود به آن نیازمندیم، دیگران را بر خود ترجیح دهیم.
اگر بخشی از مال خود را به دیگران بدهیم و برای خود هم نگه داریم، انفاق کرده ایم، ولی « ایثار » این است که مال خود را تماما به دیگری ببخشیم، در حالی که خود به آن نیاز داریم .
قرآن در این باره میفرماید:«. . . و یوثرون علی انفسهم و لوکان بهم خصاصه و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون» (بخشی از آیه 9 سوره حشر) (هر چند خودشان احتیاجی مبرم داشته باشند، آنها را بر خود مقدم میدارند. و هر کس از خسٌت نفس خود مصون ماند، رستگار میگردد.)
حضرت امام سجاد علیه السلام علاوه بر انفاقهای گسترده و بیشمار، در زندگی خود ایثارهای فراوانی کرده است. امام صادق علیه السلام می فرماید:
امام سجاد علیه السلام در بسیاری از روزهایی که روزه میگرفت، امر میکرد گوسفندی قربانی کنند. سپس گوشت آن را خرد کنند، بپزند، و هنگامی که شب فرا می رسید، پیش از اینکه افطار کند، خود تقسیم غذا میان مستمندان را به عهده می گرفت. وقتی همه غذا تمام میشد، میفرمود برایش مقداری نان و خرما بیاورند و فقط با همان افطار میکرد.
منابع :
- بحارالانوار، ج 46، ص 71، حدیث 53 به نقل از محاسن
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|