نقل قول:
نوشته اصلی توسط Amir Abbas Ansari
لبالب کن کنون جام می ام را
خروش خشم در عرش برپاست
خدا داند که شمع محفل ما
چنان نوری ز عشق پاک مولاست
فی البداهه و تقدیمی به مناسبت سوز و سوگ و ماتم عاشورا:2:
|
ماشاء الله امیرجان
تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر
سرهای سروران همه بر نیزهها ببین
آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام
یک نیزهاش ز دوش مخالف جدا ببین
__________________
.
.
ای مردمان ای مردمان از من نيايد مردمی
ديوانه هم ننديشد آن كاندر دل انديشيده ام .
«اگر تنهاترین تنهایان جهان باشم خدا با من است» «او جانشین همهء نداشتنهای من است» «معلّم شهید دکتر علی شریعتی»
تا عاقل به دنبال پل می گشت
دیوونه از رودخونه گذشت ...
|