نمایش پست تنها
  #5  
قدیمی 10-25-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض رقص کیهانی

رقص کیهانی

مقدمه





کهکشانها ، تنهایی را دوست ندارند و به نظر می رسد که مایلند به گرد هم آیند. بهترین جا برای یک کهکشان ، همسایگی با کهکشان دیگر است. به این ترتیب است که کهکشانها در ساختمان و چارچوبی هر چه بزرگتر ، به مجتمعها تبدیل می‌شوند. کهکشان ما خود جزیی از یک مجموعه محلی است، یعنی مجموعه کهکشانهایی که قدرت جاذبه ، آنها را گرد هم آورده است و علاوه بر راه شیری ما ، کهکشان آندرومدا و حدود پانزده تایی کهکشان کوتوله از جمله اقمار کهکشان خود ما و ابرهای بزرگ و کوچک ماژلان را که همگی بر پهنای ده میلیون سال نوری گسترده شده‌اند، شامل می‌شود و این گسترش همچنان ادامه پیدا می‌کند.
علت رقص کیهانی

نیروی جاذبه به صورتی عمل می‌کند که کهکشانها ، در این مجموعه‌ها ، بسوی یکدیگر ‌تمایل پیدا کنند، و بطرف یکدیگر بیافتند و این حرکتهای سقوطی بر جنبش گسترشی خود کهکشانها افزوده می‌شود. در واقع کره زمین نیز در این رقص حیرت انگیز کیهانی شرکت دارد. به این ترتیب که کره خاکی ما نخست مارا با سرعتی معادل سی کیلومتر در ثانیه در سفر سالیانه‌اش بر گرد خورشید به فضا می‌برد و خورشید به نوبه خود ، زمین را در گردش خویش بر اطراف مرکز راه شیری با سرعت دویست و سی کیلومتر در ثانیه با خود می‌برد.







راه شیری با سرعت نود کیلومتر در ثانیه بسوی رفیق همراه خود آندرومدا می‌افتد و این امر همچنان ادامه پیدا می‌کند تا جایی‌ که به ابرانبوه‌های هیدرو قنطوره می‌رسیم. از مشاهدات رصدخانه‌ای چنین بر می‌آید که این رقص بزرگ کیهانی به همین جا محدود نمی‌شود و ابرانبوه‌های باکره ، و ابرانبوه‌های هیدرو قنطوره خود بسوی مجموعه عظیم دیگری از کهکشانها سقوط می‌کنند که ستاره شناسان ، به دلیل نداشتن اطلاعات کافی اضافی ، آن را فعلا جذب کننده بزرگ یا جذاب کبیر نام گذاشته‌اند.

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید