آباداني عزيز من اشعار سعدي رو به طور كامل نخوندم ..اما برداشت من اينطور هست كه سعدي عابد و زاهدي بوده تا عاشق و عارف [/center][/quote]
آريانا جون از لطفت ممنونم شما به بنده محبت داريد اما بايد خدمتتان عرض کنم سعدي بيش از آنکه عابد و زاهد باشد عاشق بوده شعر عاشقانه هم در غزل سعدي به اعلا درجه خود رسيده در حقيقت او با پشتوانه محکم عشق زميني به آسمان جهيده و آنرا لمس کرده است مولانا به عمق آسمان رسيده و لايه هاي آنرا شکافته اما واقعا پشتوانه عاشقانه سعدي را نداشته سعدي عاشق انسانيت و انسانها بوده عابد و زاهد هرگز نبوده که حتي با نوع دروغين آنان در جنگ بوده و به سخره مي گرفته آنها را او جهانگرد بود و بسياري از مناطق آسيا و آفريقا را درنورديد و جامعه شناسي بود که مشاهدات خود را در قالب شعر و حکايت و مثل مي آورد اما چنان قدرت کلامش مستولي بوده بر اذهان که وجه شاعري او را غلبه داده بر جامعه شناسيش. به تو دوست عزيز و ساير عزيزان به عنوان برادر کوچکترتان توصيه مي کنم اگر مي خواهيد فن بيان و قدرت قلمتان بالا برود حتما سعدي را بخوانيد و تا مي توانيد از بر کنيد کليد فارسي دان بودن و اديب بودن سعدي است. او همواره در دربار امرا صاحب عزت بود و مدحي هم به آنها مي گفت اما هرگز تاريخ بياد ندارد که ديناري از اميري گرفته باشد و بخرج خود زده باشد. در جامعه مغول زده ايران(لعن و نفرين خدا بر آنان و بر دشمنان ايرانم باد) اگر سعدي و امثال او نبودند امرا و صاحبان ثروت و مکنت را چه کسي تشويق به خيرات مي کرد نسبت به مردم فقير و ندار در مدايح او که مي خوانيد از صدر تا ذيل نصيحت است و تشويق به رسيدن به مقام خلت از راه خدمت به خلق. توصيه مي کنم اين قصيده سعدي را در مدح امير انکيانو بخوانيد
بس بگردید و بگردد روزگار
دل به دنیا درنبندد هوشیار
ای که دستت میرسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
ببينيد متن اين قصيده را در تاپيک مربوط به سعدي مي آورم تا ببينيد طي نزديک به سي و چهار بيت که مثلا بعنوان مدح گفته فقط حدود 4 يا 5 بيت به مدح و مابقي به نصيحت اختصاص دارد و اين شريف آزاد مرد شاعر بزرگ ما که افتخار و مايه مباهات ماست تماما ممدوح را به داد و دهش و دل نبستن به دنيايي که مي گذرد و اطعام فقرا تشويق کرده است.
از باب آشنايي شما آرياناي گل با سعدي گفتم از ساير دوستان هم بخاطر سخن خارج از موضوع پوزش مي خواهم
يا علي مدد
|