موضوع: غمنامه
نمایش پست تنها
  #6  
قدیمی 10-27-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

کنار قطره ی اشکم هزار خاطره دفنه
اینقدر خاطره داری که گویی قد یک قرنه
گلو می سوزه از عشقت عشقی که مثل زهره
ولی بی عشق تو هر دم خنده با لبهای من قهره
درسته با منی اما به این بودن نیآزارم
تو که حتی با چشماتم نمیگی آه دوست دارم
اگه گفتی دوست دارم فقط بازی لبهات بود
وگرنه رنگ خودخواهی نشسته تویه چشمات بود
هر چی عشقه توی دنیا ، من میخواستم مال ما شه
اما تو هیچ وقت نذاشتی بین مون غصه نباشه
فکر می کردم با یه بوسه با تو همخونه می مونم
نمی دونستم نمی شه آخه بی تو نمی تونم
گله می کنم من از تو ، از تو که اینهمه بی رحمی
هزار بار مردم از عشقت تو که هیچ وقت نمی فهمی
چشام همزاد اشک و خون دلم همسایه ی آهه
زمونه گرگ و عشق تو شبیه مکر روباهه
شدم چوپان ساده لوح کنار گله ی احساس
چه رسمی داره این گله سر چنگال گرگ دعواس
تو اینقدر خواستنی هستی که این گله نمی فهمه
اگه لبخند به لب داری دلت از سنگ و بی رحمه
ببخش خوبم اگه این عشق نیمه ی تو رو رو کرد
نفرین به دل ساده که به چنگال تو خو کرد
هر چی عشقه توی دنیا ، من میخواستم مال ما شه
اما تو هیچ وقت نذاشتی بین مون غصه نباشه
فکر می کردم با یه بوسه با تو همخونه می مونم
نمی دونستم نمی شه آخه بی تو نمی تونم
گله می کنم من از تو ، از تو که اینهمه بی رحمی
هزار بار مردم از عشقت ، تو که هیچ وقت نمی فهمی
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید