
11-01-2009
|
 |
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267
508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دوستی ابراهیم با خدا
خداوند به حضرت ابراهیم ع ثروت زیادی داد چنان که چهار صد سگ با قلاده زرین در عقب گوسفندان او بودند.فرشتگان گفتند :دوستی ابراهیم با خدا به جهت نعمت هایی است که به او عطا شده است .حق تعالی که می خواست به انها نشان دهد چنین نیست به جبریل فرمود :برو مرا در جایی که ابراهیم بشنود صدا کن جبریل رفت و وقتی ابراهیم نزد گوسفندان بود بر بالای تلی ایستاد وبه اواز خوش گفت (سبوح قدوس رب الملا ئکه والروح) چون ابراهیم ع نام خداوند را شنید جمیع اعضای او به حرکت در امد و فریاد بر اورد :این مطرب از کجاست که بر گفت نام دوست/تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست//////ابراهیم ع از چپ و راست نگاه کرد شخصی بر بلندی ایستاده دید به نزد وی دوید و گفت:تو بودی که نام دوست را بردی ؟جبریل گفت:بله.جبریل باز هم نام حق را تکرار کرد /ابراهیم گفت ای بنده نام حق را یک بار دگر بگو تا ثلث گوسفندانم از ان تو شود جبریل گفت/ابراهیم گفت:یک بار دگر بگو تا نصف گوسفندانم از ان تو با شد /جبریل باز گفت/حضرت ابراهیم از شدت شوق /واله و بی قرار شد و گفت همه گوسفندانم از تو یک بار دگر نام دوست مرا بگو /جبریل باز نام خداوند را بر زبان جاری کرد/ابراهیم گفت :مرا دیگر چیزی نیست خود را به تو دادم یک بار دیگر نام دوست مرا بگو /جبریل بار دگر گفت/ابراهیم گفت:بیا مرا با گوسفندانم ضبط کن که از ان تو هستیم ./جبریل گفت :ای ابراهیم مرا حاجت به گوسفندان تو نیست .من جبرائیلم .خداوند حق دارد که تو را دوست خود گردانیده است چون در وفاداری کامل و در مرتبه دوستی صادق و در طاعت مخلص و ثابت قدم هستی
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|