موضوع: خاطرات
نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 11-02-2009
sam_68 sam_68 آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Oct 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 32
سپاسها: : 0
در ماه گذشته یکبار از ایشان سپاسگزاری شده
پیش فرض

روز اولی که به مدرسه رفتم(کلاس دوم بودم) داشتن مراسم روز بازگشایی مدارس رو برگزار میکردن.بچه ها هم منتطر بودن ببینن معلمشون کیه! به خانم معلم اومد سخنرانی. تقریبا پیر بود. زیاد ازش خوشم نیامد. پیش خودم گفتم: ای کاش ای معلممان نباشه!!(لهجه کرمانشاهی)دست بر قضا همین خانم معلم ما شد همون روز اول از مدرسه فرار کردم. اما یه مدتی که گذشت ازش خوشم اومد. حالا هم 12 سال از اون زمان میگذره. ومن هنوز این خانم معلمو که بازنشست شده رو میبینم.... .

موضوع خاطره بعدی: فرار ازمدرسه! حلا شما بگید!
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید