در میان روز و شب از کتاب گورکن:
خاموش ای قلب من ! زیرا کسی صدای تو را نمی شنود.
خاموش باد! زیرا فضایی که با ناله ها و سوگواریها آمیخته باشد نمی تواند آواز و سروده های تو را تحمل کند.
خاموش باد !زیرا سایه های شب با رازهایت مأنوس نمی شوند و تاریکی در برابر رویاهایت درنگ نمی کند.
تا صبح خاموش باد ای قلب من ! زیرا اگر تا صبح خویشتن داری کنی در روز توانمند خواهی شد.هر کسی که عاشق نور شود ؛ نور نیز عاشق او خواهد شد.
خاموش ای قلب من و به سخنم گوش فرا ده!
بلبلی در خواب دیدم که بر بالای آتشفشانی جوشان نغمه سرایی میکرد.
گل زنبقی دیدم که سر خود را بالای برفها بلند کرده است.
حوری و شی عریانی دیدم که در میان گورها می رقصید.
کودکی دیدم که خنده کنان با جمجمه ها بازی می کرد.
و چون بیدار شدم و به اطراف نگریستم آتشفشان جوشان را دیدم اما نغمه سرایی بلبل را شنیدم.
برف بر دشتها و مرغزارها می بارید و گلهای زنبق را کفن پیچ می کرد.
گورها در برابر آرامش زمان صف کشیده بودند اما کسی را در میانشان رقص کنان و نماز خوان نیافتم.
تلی از جمجمه ها دیدم اما کسی جز باد در آنجا نمی خندید.
در بیداری اندوه و غم را مشاهده کردم پس شادی های رویاها کجا و چگونه از میان رفتند!؟
ای قلب من به سخنم گوش فرا بده
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
ویرایش توسط Omid7 : 11-04-2009 در ساعت 03:45 PM
|