دوش مرا خانه و میخانه بود
دوش مرا باده و پیمانه بود
دوش بگرد حرم کبریا
شعله شمع سوز پروانه بود
دوش ملایک چو صف آراستند
ساقی و ساغر ز دو پیمانه بود
دوش ز خود شد که شود آشنا
عاشق ان خانه و میخانه بود
دل یه هوای دل و دلدادگان
منتظر صاحب میخانه بود
دیده به امید رخ آشنا
بست وگرفتار غریبانه بود
حاصل میخانه تویی باز تو
بودن تو حاصل پروانه بود
دست و دلم داد ز دیده کنند
دیده چو پر از کرم خانه بود
بر لب کوثر چو شرابم دهند
الفت این انس قدیمانه بود
دام به گسترد برای دلم
آنکه رخش همچو گل لاله بود
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|