
11-06-2009
|
 |
معاونت  
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521
1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
افق
افق زندگی بی پایان است و عشق ابدی ؛
و مرگ تنها یک افق است ؛
و افق چیزی جز محدوده ی دید ما نیست .
روسیتر ورثینگتن ریموند
Rossiter Worthington Raymond
در ساحل ایستاده ام و به کشتی بزرگی که مجموعه ای از قدرت و زیبایی است و با سپردن بادبان های سفید خود به نسیم صبحگاهی عازم اقیانوس آبی است ، می نگرم .
همانجا می ایستم و کشتی را آنقدر با نگاهم دنبال می کنم که در افق ، درست در نقطه ای که دریا و آسمان در هم می آمیزند ، به لکه ابر سفیدی تبدیل می شود که از آسمان آویزان شده باشد .
در این لحظه ، کسی در کنارم به سخن می آید و می گوید : « او دیگر رفت . »
« کجا رفت ؟ »
از محدوده ی دید من رفت . فقط همین .
بدنه ، تیر و دکل بزرگ کشتی به همان اندازه ای است که پیش من بود . هیچ تغییری در قدرت تحمل بار و کشیدن آن به بندر مقدر پدید نیامده است .
کوچک شدن تدریجی اندازه ی کشتی از دید من است نه در خود کشتی . و درست در لحظه ای که کسی در کنار من جمله ی « او دیگر رفت » را بر زبان می آورد ، چشمان دیگری هستند که آمدن او را انتظار می کشند و صداهایی هستند که با شادی فریاد بر می آورند که :
« اوناهاش ، داره می آد ! »
و این مرگ است .لاادری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|