نمایش پست تنها
  #41  
قدیمی 11-07-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دلم برای روزایی تنگ شده که زنگ میزدم خونه ی مامان و بابا از پشت گوشی بدون سلام میگفت چطوری بابا جان؟.....
دلم برای روزایی تنگ شده که من و بابا میرفتیم شب شعر .... اون همه جا با من بود
دلم برای خنده های واقعیه مامان تنگ شده الان حتی توی نگاهشم داره زار میزنه....
دلم برا تموم اون روزایی تنگ شده که هممون با بابا صبحونه میخوردیم و همه میرفتیم مدرسه
اونقدر دلم تنگه که آسمونم دلش میگیره تا نگاهش میکنم....
الانم دارم مثل همیشه اشک میریزم کاش بابا بود
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید