موضوع: نفرین مادر
نمایش پست تنها
  #9  
قدیمی 11-10-2009
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض اویس قرنی

اویس قرنی شتر بانی می کرد و از اجرت ان مخارج خود و مادر ش را تامین می کرد .او روزی از مادر اجازه خواست تا برای دیدار پیغمبر اکرم ص به مدینه برود .مادر ش گفت :اجازه می دهم به شرط اینکه بیش از نصف روز در مدینه توقف نکنی .اویس قبول کرد و حرکت نمود.زمانی که او به مدینه رسید حضرت حضور نداشت به ناچار پس از مدتی توقف پیامبر ص را ندیده به یمن باز گشت .هنگامی که رسول خدا به مدینه امد و به خانه رسید پرسید این نور کیست که در این خانه تابیده است ؟گفتند :شتربانی که اویس نام داشت برای زیارت شما به اینجا امد و باز گشت .پیامبر فرمود:اری اویس در خانه ما این نور را به هدیه گذاشت و رفت .پیامبر در باره او فرمود:نسیم بهشت از جانب یمن و قرن می وزد و چه بسیار مشتاقم به دیدارت ای اویس قرنی
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید