نمایش پست تنها
  #65  
قدیمی 11-11-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض وصلت ناجور

وصلت ناجور
عباس احمدی



خلقت من از ازل یك وصله ناجور بود

من كه خود راضی به این خلقت نبودم، زور بود

میرزاده عشقی



وصلت ما از ازل یك وصلت ناجور بود

من كه خود راضی به این وصلت نبودم زور بود



درس و دانشگاه بالكل بی بخارم كرده بود

بسكه بودم سر بزیر و در غذا كافور بود



رخت دامادی پدر با زور كرد اندر تنم

گفت باید زن بگیری تو وَ این دستور بود



چندباری خواستگاری رفته بودم بد نیود

میوه می خوردیم و كلا سور و ساتم جور بود



این یكی گیسو كمند و وان یكی بینی بلند!

این یكی چشم آبی و آن دیگری مو بور بود



سومی هم دو برادر داشت هر جفتش خفن

اولی خر فهم بود و دومی خر زور بود



خانواده گرچه یك اصل مهم در زندگی است

انتخاب اولم باباش مرده شور بود



كیس خوبی بود شخصاً، صورتاً، فهماً، فقط

هشتصد تا سكه مهر خانم مزبور بود



با خودم گفتم كه كی داده...گرفته، بی خیال

حیف از شانس بدم دامادشان مأمور بود!



این غزل را توی زندان من سرودم یك نفس

شاهدم ناصر سه كلّه با كَرم وافور بود...



زن اَخ است و مایه درد و بلا با این وجود

می گرفتم یك زن دیگر اگر مقدور بود



__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید