لحظه دیدار نزدیکست ؛ ..
- باز من دیوانه ام ، مستم ؛
- باز میلرزد دلم ، دستم ؛
- باز گوئی در جهان دیگری هستم ! -
.
.
.
های ! مپریشی صفای زلفکم را ، دست !
های ! مخراشی بغفلت گونه ام را ، تیغ !
- وآبرویم را نریزی ، دل !
ای نخورده مست !
لحظه دیدار نزدیکست ..
|