
11-14-2009
|
 |
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267
508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
برصیصای عابد
در میان بنی اسراییل عابدی بود به نام برصیصا که زمانی طولانی عبادت کرده بود و به ان حد از مقام قرب رسیده بود که بیماران روانی را نزد او می اوردند و با دعای او سلامت خود را باز می یافتند روزی خانواده با شخصیت به وسیله برادرانش نزد او اوردندو بنا شد مدتی بماند تا شفا یابد شیطان در اینجا به وسوسه گری مشغول شد و انقدر صحنه را در نظر او زینت دادتا ان مرد عابد به او تجاوز کرد چیزی نگذشت که معلوم شد ان زن باردار شده (و از انجا که گناه همیشه سرچشمه گناهان عظیم تر است)زن را به قتل رساند و در گوشه ای از بیابان دفن کرد إبرادرانش از ماجرا با خبر شدند که مرد عابد دست به چنین جنایتی زده این خبر در تمام شهر پیچید و به گوش امیر رسید او با گروهی از مردم حرکت کرد تا از ماجرا با خبر شود هنگامی که جنایات عابد مسلم شد او را از عبادتگاه پایین کشیدند پس از اقرار به گناه دستور داداو را به دار بیاویزند هنگامی که بر چوبه دار قرار گرفت شیطان در نظرش مجسم شد و گفت من بودم که تو را به این روز انداختم و اگر انچه را می گویم اطاعت کنی موجبات نجات و ازادی تو را فراهم می کنم إعابد گفت چه کنم ؟گفت :تنها یک سجده بر من بکنی کافی است عابد گفت :در این حالتی که من دارم توانایی ندارم شیطان گفت:اشاره ای کفایت می کند عابد با گوشه چشم یا با دست خود اشاره ای کرد و سجده به شیطان اورد و در دم جان سپرد و کافر از دنیا رفت
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|