
02-06-2008
|
 |
مدیر کل سایت  کوروش نعلینی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,701
سپاسها: : 1,382
7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تیموتی ویلیام برتون (انگلیسی: Timothy "Tim" William Burton) معروف به تیم برتون، کارگردان، نویسنده و طراح آمریکایی که بیشتر به خاطر سبک شخصی و نامتعارف آثارش شناخته میشود؛ در ۲۵ آگوست سال ۱۹۵۸ در بربنک کالیفرنیا متولد شد.
او پسر بزرگ بیل برتون و جین اریکسون بود. او دوران کودکی خودش را ساکت و آرام توصیف میکند و به تنهایی و گوشه گیری خود در خانه اشاره دارد. در تمام دوران کودکی مدرسه رفتن برایش سخت بود و همیشه با تماشای آثار ترسناک و کم هزینه از حقیقت زندگی فرار میکرد. آثاری که بعدها در بیوگرافی اد وود از آنها ستایش به عمل آورد. دیگر چیز با اهمیت در دوران کودکی برتون، وینسنت پرایس است ؛ کسی که فیلمهایش به زودی تأثیر عمیقی بر روی مسیر شغلی برتون گذاشت.
برتون با کمک هزینهٔ کمپانی دیزنی توانست در انستیتوی هنر والنسیای کالیفرنیا مشغول به تحصیل شود. او پس از سه سال تحصیل در رشته انیمیشن به عنوان کار آموز در کمپانی والت دیزنی مشغول به فعالیت شد.
نخستین فیلمی که کار بر روی آن را آغاز کرد (به عنوان انیماتور) اقتباس رالف باکشی از رمان ارباب حلقهها بود که ساخته نشد. بعدها کار برتون کشیدن طرح برای «روباه و سگ شکاری» بود چیزی که برتون نمیخواست روی آن کار کند. بعداً برتون درباره خودداری دیزنی در استفاده از طرحهای او در انیمیشن «روباه و سگ شکاری» توضیحاتی داد. اینکه مدیران فکر میکردند طرحهای او مخالف جذابیت کلی شخصیتهای فیلم است.
برتون از کار با والـت دیـزنی ناراحت بود. در این دوره به گفتن شعــــر و کشیدن تصــــاویری میپرداخت که بعدها منبع اصلی او برای انیمیشن تحسین شده اش یعنی «کابوس قبل از کریسمس» شدند.
در ۱۹۸۲ برتون اولین فیلم کوتاهش ، «وینسنت» را که یک فیلم ۶ دقیقهای بود، ساخت. وینسنت درباره پسربچهای بود که از واقعیت زندگی به وهم و خیال فرو میرفت و خودش را وینسنت پرایس تصور میکرد. جالب این است که خود وینسنت پرایس بر روی این انیمیشن شش دقیقهای صحبت کردهاست.
بـــرتــون کارش را با فیلم کوتاه «فرانکن ویـــنی» ادامه داد که برت الیور جوان در آن ایفای نقش میکرد. (و البته سوفیا کاپولا هم در بخش کوتاهی از فیلم حاضر شد) فیلم به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شد که در واقع اجرای مجددی از داستان فرانکشتاین بود . دانشمندی دیوانه سعی داشت سگش را که به تازگی در یک حادثه رانندگی کشته شده بود زنده کند. فیلم برای کودکان مناسب تشخیص داده نشد. دلیل اصلی این تصمیم خوف آور و ترسناک بودن ایده آن عنوان شد و به سرعت کنار گذاشته شد.
با وجود گمنامی برتون در بین همگان ، پروژههای برتون نظر صنعت سینما را جلب کرد. پل روبنس بعد از تماشای فرانکن وینی ، برتون را استخدام کرد تا براساس برنامههای تلویزیونی اش ، ماجرای بزرگ پی- وی ، فیلمی سینمایی بسازد. فیلم، «ماجرای بزرگ پی – وی» (۱۹۸۵) با بودجهای ۷ میلیون دلاری ساخته شد و بیش از ۴۰ میلیون دلار در گیشه فروش کرد. برتون در تمام عمرش طرفدار گروه موسیقی Oingo Boingo بود. او از یکی از اعضای گروه برای ساخت موسیقی فیلم دعوت کرد و او کسی نبود جز دنی الفمن .
گریفین دان پیشنهاد ساخت «بعد از ساعتها» (۱۹۸۵) را به برتون داد که میتوانست اولین کار جدی برتون باشد. متن فیلمنامه قبلاً توسط دان و تهیه کننده به مارتین اسکورسیزی ارائه شده بود.اسکورسیزی که در حال پیش تولید آخرین وسوسههای مسیح بود ؛ مجبور شد فیلمنامه را رد کند.
برتون کارگردانی آن را پذیرفت و وقتی بودجه آخرین وسوسههای مسیح به نتیجه نرسید، اسکورسیزی با تهیه کنندگان تماس گرفت و کارگردانی بعد از ساعتها را دوباره به آنها پیشنهاد کرد. وقتی دان، برتون را از خواسته جدید اسکورسیزی مطلع کرد. او به خاطر احترامی که برای اسکورسیزی قائل بود، از فیلم کنار کشید.
بعد از پی - وی ، برتون به سریال «آلفرد هیچکاک تقدیم میکند» پیوست و اپیزود کوزه را کارگردانی کرد. سپس به سراغ فیلم دومش «بیتل جویس» (۱۹۸۸) رفت که مایکل کیتون نقش اصلی آن را بازی میکرد. یک کمدی سیاه که موفقیت دیگری برای برتون بود. بیتل جویس علاوه بر ۸۰ میلیون دلاری که در گیشه نصیبش شد؛ یک جایزه اسکار هم به خاطر گریم فوق العاده اش ربود.
توانایی برتون در ساخت فیلمهای موفق با بودجههای اندک، مدیران اجرایی استودیوها را تحت تأثیر قرار داد و نخستین فیلم پرهزینه برتون، «بتمن» (۱۹۸۹) را برایش به ارمغان آورد.
ساخت فیلم که یکی از پرهزینه ترین آثار سال ۱۹۸۹ محسوب میشد با دشواریهایی همراه بود حتی در هالیوود شایعه شده بود تولید اثر با مشکل بزرگی مواجه شدهاست.
انتخاب برتون برای به کارگیری مایکل کیتون در نقش بتمن با واکنشهای منفی هواداران همراه بود. با این همه بتمن با فروش ۲۵۰ میلیون دلاری و حس تیرهای که به فیلمهای ابرقهرمانی بخشید یک موفقیت کلان به حساب میآمد .
در ۱۹۹۰ برتون با همکاری کارولین تامپسون، «ادوارد دست قیچی» را نوشت و کارگردانی کرد که آغاز همکاری او با جانی دپ بود. دپ، به خاطر موفقیت سریال تلویزیونی «۲۱، جامپ استریت» تبدیل به بت نوجوانان شده بود، او در فیلم نقش ادوارد را بازی کرد که توسط یک مخترع پیر و عجیب (با بازی وینسنت پرایس که اتفاقاً آخرین نقش آفرینی او قبل از مرگش بود) ساخته شده بود. ادوارد شبیه انسانها بود ولی هنوز تکمیل نشده بود و به جای دست ، قیچیهای تیز و برّندهای داشت. فیلمبرداری در حومه شهر انجام میشد و به طور عجیبی مثل مکانی بود که برتون دوران کودکی اش را در آنجا گذرانده بود. وینسنت پرایس در اولین اظهار نظرش درباره فیلم گفت: «تیم برتون همان ادوارده». جانی دپ نیز چنینی تعبیری را در مقدمه کتاب Mark Salisbury، برتون به روایت برتون درباره نخستین ملاقاتش با برتون آوردهاست.
با پایان یافتن پروژه ادوارد دست قیچی، برتون با ساخت دنباله بتمن موافقت کرد ولی به شرط اینکه کمپانی درباره فیلم به برتون اختیار تام بدهد که اینگونه هم شد. حاصل کار فیلم «بتمن بازمی گردد» بود که مایکل کیتون، دنی دوویتو ، میشل فایفر و کریستوفر والکن در آن نقش آفــرینی میکردند. بر اساس تصمیم برتون ، تمرکز بیشتر فیلم بر روی بد من فیلم بود تا خود بتمن که نتیجه آن فروش کمتر از حد انتظار فیلم بود. فیلم حدوداً ۱۶۰ میلیون دلار فروخت که باعث خداحافظی برتون از بتمن شد که البته در سال ۱۹۹۵ دوباره به عنوان تهیه کننده به پروژه بتمن ملحق شد.
در سال ۱۹۹۳ تنها به نوشتن داستان اصلی و تهیه «کابوس قبل از کریسمس» قناعت کرد. فیلمی که توسط هنری سلیک کارگردانی شد و مایک مک داول و کارولین تامپسون فیلمنامه اش را بر اساس داستانی از برتــون نوشتند. برتون در همکاری دوباره اش با هنری سلیـــــک به عـنوان تهیه کننده، فیلم «جیمز و هلوی غول پیکر» (۱۹۹۶) را ساخت.
فیلم بعدی برتون «اد وود» (۱۹۹۴) یک پروژه جمع و جور درباره زندگی اد وود، کارگردانی که بعضی اوقات به عنوان بدترین کارگردان تاریخ سینما از او یاد میشود، بود. جانی دپ دوباره نقش اصلی کار را عهده دار شد. فیلم تجلیلی از سالهای کودکی برتون بود که از اینگونه فیلمها سرشار بودند. اد وود تنها فیلم برتون تا به امروز است که دنی الفمن موسیقی آن را نساخته و برتون به جای او از هاوارد شور استفاده کرد.
«مریخ حمله میکند!» (۱۹۹۶) هجو فیلمهای علمی – تخیلی ترسناک دهه نود بود. برتون در این زمان آن قدر اعتبار کسب کرده بود که حتی برای نقشهای کوتاه و مکمل فیلمش از بزرگترین ستارههای هالیوود استفاده کرد. فیلم به همراه فیلم بعدی برتون «اسلیپی هالو» (۱۹۹۹) چرخشی در کارنامه فیلمسازی برتون محسوب میشوند. کنار گذاشتن تمهای تیره و فضاهای وهم آلود برتونی و جایگزین کردن حس و حال هالیوودی از نشانههای اصلی این تغییر سبک به حسـاب میآیند.
اسلیپی هالو با بازی جانی دپ در نقش افسر ایخابد کرین و کریستینا ریچی در نقش کاترینا ون تسل توانست نقدهای مثبتی را به خودش اختصاص دهد و همچنین موسیقی وهم آلود الفمن نیز مورد توجه قرار گرفت. فیلم در مراسم اسکار همان سال یک جایزه از بابت طراحی صحنه دریافت کرد. موفقیت تجاری این فیلم یک جهش تازه بعد از شکست تجاری مریخ حمله میکند! محسوب میشد.
«سیاره میمونها» (۲۰۰۰) یک موفقیت تجاری دیگر در کارنامه برتون است که در نخستین هفته نمایشش توانست ۶۸ میلیون دلار به جــیب تهیه کنـندگان سرازیر کند. فیلم از یک تغییر معنی دار در سبک معمول برتون خبر میداد تا جایی که این سؤال را مطرح میکرد که آیا واقعاً فیلم ساخته برتون است؟ یا اینکه فقط استخدام شده که چنین فیلمی بسازد.
برتون پس از این به سراغ فیلم «ماهی بزرگ» (۲۰۰۳) رفت و پس از آن «چارلی و کارخانه شکلات سازی» و انیمیشن «عروس مرده» را در سال ۲۰۰۵ ساخت که این آخری نامزد اسکار شد.
در ۱۹۸۹، با لنا جیسک (LenaGieseke) که یک هنرمند آلمانی بود؛ ازدواج کرد. آنها کمی بعد از ساخت بتمن بازمی گردد از هم جدا شدند. برتون بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۱ نامزد لیزا ماری به حساب میآمد. او همچنین با هلنا بونهام کارتر از سال ۲۰۰۱ زندگی مشترک را آغاز کرد و اکنون در لندن زندگی میکند. آن دو یک پسر به نام بیلی – ری دارند که در اکتبر ۲۰۰۳ به دنیا آمدهاست.
سبک بصری و تمهای سنگین آثار برتون متأثر از فیلمهای ترسناک دهههای بیست و سی، و به ویژه آثار جیمز وال، اف. دبلیو.مورانو و همچنین فیلمهای اکسپرسیونیستی سینمای آلمان است. نقاشیهای ادوارد گوری دیگر عاملی است که برتون از آن تأثیر پذیرفتهاست.
او به صورت مکرر با جانی دپ همکاری داشتهاست. ادوارد دست قیچی، اد وود، اسلیپی هالو، چارلی و کارخانه شکلات سازی و عروس مرده از فیلمهایی هستند که این دو با هم در آنها همکاری داشتند.
برتون در فیلمهایش تصاویری از سگهای مرده، دلقکها، گوسفندهها، درختهای پیچ و تـاب دار، مترسکها، پروانهها و همچنین مو قرمزها به نمایش میگذارد.- در اکثر فیلمهایش یک صحنه شام وجود دارد.
- یک لوگوی شخصی همیشه در ابتدای آثارش قرار میدهد.
- از سایهها برای ترساندن و شوم جلوه دادن استفاده میکند.
- کاراکترهای اصلی فیلمهای او اغلب غریبه و خجالتی هستند و چهرهای رنگ پریده با موهای متلاطم دارند درست مثل خودش.
- سوئینی تاد (پیش بینی شده برای بعد از سال ۲۰۰۷)
- چارلی و کارخانه شکلات سازی (۲۰۰۵) بر اساس داستان چارلی و کارخانه شکلات سازی اثر رولد دال
- آلفردهیچکاک تقدیم میکند- اپیزود کوزه (۱۹۸۶) تلویزیونی
- قصههای پریان – علاءالدین و چراغ جادو (۱۹۸۶) تلویزیونی
- ماجرای بزرگ پی – وی (۱۹۸۵)
- هانسل و گرتل (۱۹۸۲) تلویزیونی
- جیمز و هلوی غول پیکر (۱۹۹۶) بر اساس داستان جیمز و هلوی غول پیکر اثر رولد دال
- کابوس قبل از کریسمس (۱۹۹۳)
- از سوی مجله فونیکس به عنوان بیست و ششمین مرد هالیوودی که نسبت به مسائل جنسی در فیلمهایش بی توجهاست ، انتخاب شدهاست.
- تیم برتون و شون کانری در یک روز شمع تولدشان را فوت میکنند.(۲۵ آگوست)
- دنی الفمن در مورد او گفته: «فکر میکنم اگر شخصیت ادوارد (دست قیچی) و ژوکر(بتمن) را در هم آمیزید، تصویری کامل از تیم برتون نصیبتان میشود.»
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|