پارسال بهار دسته جمعي رفته بوديم زيارت ......ديديريدي ديديري دي دي
برگشتني يه دختري خوشگلو با محبت .... همسفر ماشده بود همراهمون ميومد
به دست و پام افتاده بود اين دل بي مروت
راز دلم رو گفتم اين رو جواب شنفتم...
چه پسري اوا چقد نادوني ...اومدي زيارت يا كه چشم چروني..
قسم به اون زيارتي كه كردم ..قسم به اون عبادتي كه كردم
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك دركارند
تا تو ناني به كف آري و به غفلت مخوري[IMG]http://*****************/3/1258304576.gif[/IMG]
__________________
There's a fire starting in my heart Reaching a fever pitch and It's bringing me out the dark Finally I can see you crystal clear
|