[Omid7]

می‌گویند در پی شکست احتمالی کرانچار مقابل امیر قلعه‌نویی، حبیب کاشانی دست به تغییر او می‌زند. می‌گویند بازی با سپاهان آخرین فرصت این کروات است. شایعه‌سازان همه چیز می‌گویند حتی می‌گویند جانشین کرانچار یا علی دایی است و یا حمید استیلی.

اما نظر کارشناسان چیست؟

اینها می‌گویند برکناری کرانچار در این مقطع اشتباه است، دلایل آنها برای این حرف به این نکات باز می‌گردد:

اول: کرانچار بد نتیجه نگرفته؛ او در لیگی که صدرنشین فعلی اش (سپاهان) 93/1 امتیاز به طور میانگین از هر بازی گرفته، میانگین عددی 62/1 را دارد و تنها 4 امتیاز کمتر از صدرنشین گرفته آن هم در حالی که 17 بازیکن در این تیم جابه‌جا شده‌اند و برای به دست آوردن ترکیب اصلی و راندمان بهتر او (زلاتکو کرانچار) یا هر مربی خارجی دیگری حداقل یک نیم فصل زمان نیاز داشته است و به این ترتیب تصور می‌رود که او در نیم‌فصل دوم نتایج بهتری بگیرد.

دوم: وزن نیمکت پرسپولیس بد نیست، سپاهان و استقلال به شدت پایین است و از نظر تعداد ملی‌پوشان هم در شرایط بدی قرار دارد تا جایی که سپاهان و استقلال قریب به 3 برابر کرانچار بازیکن ملی دارند و نزدیک به همین تعداد هم مدعی تیم ملی! به این ترتیب عدم صدرنشینی پرسپولیس را می‌توان به این دلیل منوط کرد و نه فقط به کرانچار!

سوم: در صورت برکناری کرانچار پس از بازی با سپاهان، پرسپولیس زمان نیم‌فصل را هم از دست داده و مربی جدید هم نمی‌تواند زمانی برای اجرای تاکتیکهای خود داشته باشد تا جایی که او هم درست مثل کرانچار که تازه 3 هفته تا شروع لیگ زمان داشت زمانی را برای رسیدن به ترکیب اصلی از دست می‌دهد و به این ترتیب به بن‌بست می‌رسد.

چهارم: بسیاری از موارد وجود دارند که طبق گفته حبیب کاشانی به کرانچار منتقل نشده است، به عنوان مثال کرانچار نمی‌دانست که معمارزاده رباط پاره کرده و باز پست قبلی بسیاری از بازیکنان پرسپولیس را نمی‌دانست. بر پایه این فرض باید تأکید کرد که کرانچار بسیاری موارد دیگر را هم نمی‌داند که در صورت دانستن شاید پرسپولیس از وضعیت کنونی خلاص شود. باز هم به عنوان مثال تصور می‌کنیم کرانچار نمی‌داند خلیلی آقای گل 2 فصل قبل لیگ بوده است و به نظر می‌رسد که از "اشپیتیم آرفی" هم اطلاعات کافی ندارد که اگر داشت تیمش را در بن‌بست قدکوتاه‌ها (مهاجمان پرسپولیس اعم از زارع، وسلی برزیلیا، نوروزی، پروین و... جملگی کوتاه قد هستند و سرزن نیستند! )گرفتار نمی‌کرد.

کرانچار اگر به خلیلی و آرفی به اندازه کافی فرصت بدهد تا اینها در ترکیب جا بیفتند می‌تواند به جای حمله از روی زمین گهگاه دلبستگی به توپهای هوایی هم داشته باشد و همانطور که کریم باقری هرازگاهی ضربات سر را به سادگی به گل تبدیل می‌کند، خلیلی یا آرفی همچنین کنند و پرسپولیس در قالب تاکتیک زمینی محصور نشود.

پنجم: به دلیل چهارم و دلیل ذیل به نظر می‌رسد کرانچار نیازمند تغییر دیدگاه است نه جابجایی!

کرانچار در بسیاری موارد گزینش‌های اشتباهی هم دارد. نشاندن محمد پروین (آقای گل دو فصل قبل لیگ دسته اول) روی نیمکت و به میدان فرستادن حسین بادامکی در اوج ناآمادگی به میدان جزء اشتباهات محض کرانچار است که تصور می‌کنیم دیدگاه او نیازمند ترمیم و تزریق اطلاعات است. کرانچار اگر به درستی توجیه شود و دستیارانش بهتر کار کنند می‌تواند حتی پرسپولیس را به قهرمانی ایران هم برساند اما او باید اطلاعات بیشتری داشته باشد؛ اطلاعاتی که بدون آنها حتی "بکن‌باوئر" و "کاپلو" هم سقوط می‌کنند!

البته این حرف به مفهوم موفق بودن کرانچار تا این لحظه نیست اما در مقایسه با وینگادا، قطبی، پیروانی و دیگر مربیانی که پارسال پرسپولیس را با علی کریمی، نیکبخت، بادامکی آماده، خلیلی و... در اختیار داشتند و تیم قهرمان را هم تحویل گرفته بودند بد کار نکرده!

علی کریمی نصف استیل‌آذین است و تیم استیلی با اتکا به خلاقیت کریمی (که در بازی با پرسپولیس به وضوح دیده شد) توانست امروز به اندازه استقلال امتیاز کسب کند اما کرانچار به جز باقری که به اندازه 60 دقیقه توان تغییر نتیجه را دارد چه بازیکنانی در اختیار دارد؟

واقع‌بین بودن هم موضوع مهمی است که باید با اتکا به آن جلو رفت به همین پرسپولیس علی کریمی یا یک مهاجم سرزن و سرپنجه چون عنایتی را بدهید آن وقت لابد کرانچار می‌شود بهترین مربی!

مخلص کلام اینکه توجیه کرانچار بهترین راه چاره است و تعویض او آخرین کاری که کاشانی باید در پرسپولیس انجام دهد.