این بار با - ستاره و شب - جمله ای بساز!
دختر اشاره کرد به آن دور دست ها :
چند سال میشود پدرم رفته آسمان
خانوم اجازه ولی بر نگشته است
خانوم خنده ای زد و پرسید :دخترم !
در جمله های ناقص ات اصلا ستاره هست؟
ترسیده بود ،نمره اش این بار کم شود
خانوم... شب... دوباره بالا گرفته است
خانوم اجازه!صبح و شب ما یکی شده
خانوم اجازه !خانه ما بی ستاره است