همه وقت... همه جا...
من به هر حال که باشم به تو می اندیشم!!!
تو بدان این را تنها تو بدان،
تو بیا، تو بمان با من تنها تو بمان
جای مهتاب به تاریکی ِ مهتاب تو بتاب
من فدای تو، به جای همه گلها تو بخند
اینک، این منم که به پای تو درافتادم باز
ریسمانی کن از آن موی دراز
تو بگیر، تو ببند، تو بخواه، پاسخ چلچه ها را تو بگو
قصه ابر ِ هوا را تو بخوان
تو بمان با من ِتنها تو بمان
در دل ِ ساغر هستی تو بجوش
من همین یک نفس از جرعه جانم باقیست
آخرین جرعه این جامِ تهی را تو بنوش!!!...
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !
نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!
چه سنگبارانی...
گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!
" خانه خدا سنگ است "
ویرایش توسط Hiwa : 11-21-2009 در ساعت 09:41 AM
|