
11-23-2009
|
 |
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267
508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
جویبر
ذلفا دختر زیبای زیاد که به جمال و زیبایی معروف بود سخنان جویبر را شنید امد پیش پدر تا از ماجرا اگاه شود .بابا این مرد که همین الان از خانه بیرون رفت با خودش چه زمزمه می کرد و مقصودش چه بود ؟این مرد به خواستگاری تو امده بود و ادعا می کرد پیغمبر او را فرستاده است.نکند واقعا پیغمبر او را فرستاده باشد و رد کردن تو او را تمرد امر او محسوب گردد ؟به عقیده تو من چه کنم ؟به عقیده من زود او را قبل از انکه به حضور پیغمبر برسد به خانه برگردان و خودت برو به حضور پیغمبر و تحقیق کن قضیه چه بوده است .زیاد جویبر را با احترام به خانه برگرداند و خودش به حضور پیغمبر رسید .همینکه ان حضرت را دید عرض کرد :یا رسول الله جویبر به خانه من امده و همچو پیغامی از طرف شما اورد می خواهم عرض کنم رسم وعادت جاری ما این است که دختران خود را فقط به هم شان خودمان از اهل قبیله که همه انصار و یاران شما هستند بدهیم
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|