نمایش پست تنها
  #170  
قدیمی 12-01-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چه سود گر بگویمت که شام تا سحر نخفته ام

و یا اگر دمی به خواب رفته ام تو را به خواب دیده ام

چه سود گر بگویمت که بی تو با خیال تو به می پناه برده ام

ونقش آن دو چشم قصه گو به جام پر شراب دیده ام

چه سود گر بگویمت که دوریت چو شعله های تند تب

به خرمن وجود من شراره های درد میزند

ومن درون آن زبانه هابنای این دل رمیده را

ز بن خراب دیده ام

چه سود گر بگویمت که بی تو کیستم و چیستم

که بحر پرخروش من تویی و ساحل صبور و بی مغان منم

و من درون موجهای سرکشت تمام هستی و وجود خویش را

چو یک حباب دیده ام

چه سود گر بگویمت که من ز دوری تو هر نفس

چو شمع آب میشوم

و اشکهای گرم من به دامن شب سیاه میچکد

و من میان قطره های چون بلور آن

محبت تورا چو نقش سرد آرزو به روی آب دیده ام

چه سود گر بگویمت تورا به خواب دیده ام

و یا که نقش روی تو به جام پر شراب دیده ام

__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید