چگونه ديگران را تغيير دهيم
شما آقايي كه مرد خونه اي
شما خانومي كه زن خونه اي
شما آقايي كه خيلي خوشتيپ هستي
شما خانومي كه به اندازه ي دنيا زيبايي
شما آقا پسره يكي يه دونه...
شما دختر خانومه زيباي خونه....
و شما....
شما عزيزي كه منتظري بهت بگم چه جوري مي توني ديگران رو تغيير داد.....
شما ، بله خود شما رو مي گم ، كه رو صندليتون تكيه داديد و منتظريد.....شما
متـــــــــــــــــــــــ ــاســـــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــفانه نمي توني كسي رو تغيير بدي....شما بهترين آقا ياخانوم ، نمــــــــــــــي توني......حتماً الان مي پرسي چـــــــــــــــــــــرا؟ ؟؟؟؟؟؟؟!!!!؟؟
چون هميشه منتظر تغيير ديگران هستي....مگه نه؟؟!
عيبي نداره اگه تو بخواي از همين الان مي شه تغيير كرد ، از همين الان مي شه نگاهت رو به زندگي عوض كرد ، فقط ، بايد اين نكاترو به خاطر بسپاري :
1.هميشه نفر اول تغيير تو باش ، مطمئن باش مشكلاتي كه برات پيش مي يان هميشه كمتر از پيروزي هاي تو خواهد بود ، اينجوري روي تو حساب ديگه اي مي كنن ، نمي گم براي جايگاه اجتماعيت نقش بازي كن ، مي خوام براي خودت زندگي كني ، و اگه به مشكل برخورد كردي ، منتظر نباش كسي دستت رو بگيره ، عاشق باش ، تا بتوني مشكلت رو حل كني ، يادت نره اين مشكلات زندگي هستن كه تو رو يك انـســـــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــان مي كنه .
2.روي سنگ قبر كشيكي نوشته شده بود : كودك كه بودم ، مي خواستم انسان بزرگي بشوم و دنيا را تغيير بدهم ، بزرگتر كه شدم خواستم انگلستان رو تغيير دهم ، كمي بزرگتر كه شدم خواستم شهرم را تغيير بدهم ، به ميانسالي كه رسيدم خواستم خانواده ام را تغيير بدهم ، حال كه در حال مرگ هستم فهميدم اگر از همان ابتدا خود را تغيير داده بودم شايد الان دنيا را تغيير داده بودم.....
بله ، آقاي مغرور خانوم مغرور ، از خودت شروع كن ، از خودت شروع كن تا بتوني ديگران رو تغيير بدي....و شما انساني كه فكر مي كني مي توني با پول انسان هارو تغيير بدي....
شما اشتــــــــــــــــــــــ ـــــــبـــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــاه مي كني ، حرفي نمي زنم چون مي دونم در اين مورد روزگار خودش درس خوبي بهت مي ده.....
3.خلاصه تغيير كردن رو آموزش ندهيد ، خودتون تغيير كنيد ، ديگران هم تغيير مي كنن.
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد ....
رويايم را ببين
خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش
با لبخند
نفسهايت را سپاس ميگويد
پس بر تو چه گذشته كه اينچنين
آرزوي مرگ ميكني ......
ببين فرصت نيست
فرصت براي بودن نيست
پس سعي كن
تا درخت را احساس كني
سبزه رابشنوي
و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي
تا روزي
شايد
درخت را تا مرز انار
تعقيب كني (تاري)
|