ابی
ببین که دوش چه در خوا ب من دیدم
یکی دوسطل جوهر ابی
که ناگهان از خواب پریدم
وا عجب عجب چه بدیدم
لحاف ابی وبالش زرنگار ابی
کمی دگر چشمان خود مالیدم
جهان و کوه و بیابان همه شدند ابی
گمان برم که این کار کار انصاری
که شایدم فرمان فرمان نعلینی
هلا هلابه کسی که مرا ابی دید
هزار شکر و سپاس که مرا یاری دید
|