ای عشق تو ما را به کجا می کشی ای عشق
جزء محنت و غم نیستی اما خوشی ای عشق
این شوری و شیرینی من خون زلب توست
صد بار مرا می پزی و می چشی ای عشق
دین و دل وحسن و هنر و دولت و دانش
چندانکه نگه می کنمت هر ششی ای عشق
آواز خوشت بوی دل سوخته دارد
پیداست که مرغ چمن آتشی ای عشق