
12-16-2009
|
 |
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267
508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
لحظه مرگ و ملاقات با ملک الموت
او گفت اولا به شما بگویم که راحت ترین مرگها برای کسی که دلبستگی به دنیا ندارد و نزکیه نفس کرده است مرگ دفعی و ناگهانی است زیرا من وقتی تصادف کردم اصلا متوجه نشدم که مرده امفقط وقتی چشمم به بدنم افتاد که فرمان ماشین به سینه جسدم فشار اورده بود و قلب مرا له کرده بود متوجه شدم که مرده ام .در این بین که نمی دانم همان لحظه ای بودکه تصادف کردم یا بعد از تصادف دیدم جوان خوش قیافه ای دست مرا گرفته و به طرفی می برد .به او سلام کردم او با تبسم جواب خوبی داد و گفت :نترس من به تو از هر کسی مهربان ترم زیرا تو دوست دوستان ارباب من هستی .گفتم:دوستان و ارباب شما چه کسانی هستند ؟گفت:من خدمتگذار خاندان پیامبر اسلامم و دوستان من هم همانها هستند من امده ام شما را به خدمت انها ببرم انها به من گفته اند شما می ایید و من به استقبال شما امده ام .گفتم:اسم شما چیست؟ان جوان گفت اسم من ملک الموت است.من به او گفتم :در دنیا شما طور دیگری معرفی کرده اند اهل منبر می گفتند :شما با مردم خیلی با خشونت و تندی رفتار می کنید ولی من حالا از شما این همه مهربانی و محبت می بینم.
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|