سردي وجودت را با پاييز غم من دور ريز ، به شانه هايم
تكيه كن
بگذار نغمه سبز بهار را در گوشهايت زمزمه كنم
مي دانم
مي دانم كه از پاييز بيزاري اما
من پاييز نيستم كه آرزوهايت را به تاراج برم
با من از درد هايت سخن بگو
مي خوام تو را بفهمم .
مي خواهم تــــــــــــــــــو شوم تا ديگر فراموشم نكني .
__________________