نمایش پست تنها
  #24  
قدیمی 02-10-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
جدید اورامی لهجه است یا زبان؟


اورامی لهجه است یا زبان؟ / احمد شريفي





شاید حدود چهل پنجاه سال پیش، بعضی از خیرخواهان كُرد كه چشم دیدن زبان و فرهنگ، ادبیات و موجودیت، كردایتی و هویت كُردی را نداشتند، طی - به اصطلاح - كُردشناسی خود این موضوع توطئه و تفرقه برانگیز را علم كردند كه اورامی ها در ایران و عراق و زازاكی ها در استان پرجمعیت، كوهستانی و جنگلی استان‌ «درسیم» در كردستان تركیه كُرد نیستند. سال ها از این ترهات گذشت و دانشمندان كُرد و كُرد شناسان دولت كُرد كم و بیش به این ذهنیت غیر علمی پاسخ ها دادند و چنان مدعیانی نیز خاموش گشتند.
ولی متاسفانه در این اواخر و چندسال گذشته، این تز نامیمون این بار گریبانگیر بعضی از به اصطلاح نویسندگان كُرد به ویژه در اورامان ایران شده است و بدون كنكاش و پژوهش در زبان و لهجه های كُردی، به دنبال هویت غیركُردی برای اورامانی ها و لهجه ی همیشگی كردی اورامی برآمدند كه شاید آخرین نمونه آن نوشتار «زبان هورامی به دنبال هویت دیرین» از كورش امینی در سیروان شماره ۳۹۰ شنبه ۲۴ تیر ۸۵ باشد.اگر چه من در این نوشتار در صدد پاسخگویی به كاك كورش نیستم، اما در سراسر مقاله وی سندی دال بر هویت مستقل لهجه اورامی نیافتم. گذشته از این اشاره و استناد به منابع و كسانی چون دهخدا و محمدرضا باطنی«كُردی ندان» چه دردی را دوا می كند و چه نا انگاره‌ای‌ را انكارخواهد كرد؟ چنان كسانی كه حاضر به پذیرش و پذیرفتن هویت و موجودیت كرد و كردها نبوده و نیستند، به نوشتارشان هرگز نمی توان اطمینان و بسنده كرد. چنان كسانی را باید جزو نژادپرستان مردودی دانست كه حتی چند قدمی خود را نمی بینند و ندیده اند،‌بلكه از هویت و موجودیت ملی خود نیز بی خبر بوده اند و بر بی خبران نیز كشكك صلوات.
شیخ ورجاوند آیت الله «مردوخ» اورامی را جزو لهجه ی كردی به حق معرفی كرده اند (۱)، و زبان شناس نامور روس «ای.م. ارانسكی» نیز اورامانی را لهجه ای از گورانی كردی میدانند و پای را فراتر نهاده و همه‌ی لهجه های مركزی ایران (سمنانی) و سرزمین فارس و سیوندی و هم چنین كرانه های خزر را در همین دایره ارزیابی می كنند (۲) و عالمانه لهجه های لری و بختیاری را در سیطره زبان كردی می دانند و بسیاری دیگر از زبان شناسان اروپایی نیز اورامی را لهجه محض كُردی دانسته اند.
واقعیت این است كه به دنبال گسترش آیین ها و باورداشت های كردی یاری و یارسان، كاكه ای و اهل حق و برگزیده شدن لهجه ی اورامی به عنوان زبان متون مقدس و به ویژه در دوران حضرت «سلطان سهاك» (سلطان اسحق برزنجی) در قرن هشتم، دوران شكوفایی این لهجه فرا رسیده بود و اكنون ده ها و صدها متون مقدس آن آیین ها به لهجه ی اورامی در دسترس است. در عصر فرایندتری با شكل گیری امارت مستقل و نیمه مستقل اردلان، لهجه ی اورامی در سراسر جنوب كردستان ایران و كرمانشاه و لرستان فرا گسترتر گردید، بر همه ی لهجه های دیگر جنوبی تسلط یافت و صدها تن از شعرای لك و لر، اورامی و جاف، بختیاری و خوزیانی شاهكارهایی به این لهجه ی كردی سروده و خق كردند و هیچ كدام از آن شعرا نیز، اورامی را لهجه ی مستقل و غیر كردی ندانستند. در همین راستا باید به سروده معروف «خانای قبادی» اشاره كرد كه در حدود سال ۱۱۵۳ هـ.ق مثنوی شیرین و خسرو را به لهجه‌ی اورامی سروده و با افتخار بر كرد بودن اشاره كرده و می فرمایند:
راسته ن مواچان فارسی شه كه ره ن
كوردی جه فارسی بل شیرین ته ره ن
په ی چیش، نه ده وران ته ی دنیای به ركێش
مه خفوره ن هه ر كه س به زبان وێش (۳)
جه لای عاقلان ساحب عه قل و دین
دانا بزورگان كوردستان زه مین
به له فز كوردی كوردستان ته مام
پیش بووان مه حفوز باقی وه سه لام (۵-۴)
گذشته از این، اندیشمند بزرگ كُرد دكتر «سعید خان كردستانی»‌كه خود اهل اورامان بوده و كتاب وزینی به نام‌»نزانی مزگانی« به لهجه ی اورامی سروده و از خود باقی گذاشته اند و در مقدمه ی كتاب به زبان فارسی به جستاری زبان شناختی كردی پرداخته و به نكات بسیار جالبی درباره سنندج سال ۱۳۰۰، اشاراتی دارند و می نویسند:
«سنندج دارالعلوم به دار الجهل مبدل گشته، دیدن این اوضاع مرا بسیار پریشان نمود، خلاصه چون دیدم خانقه معمور درویشان خراب و .... لهجه نرم و شیرین اورامی از میان رفته، شاید چند نفر پیرزن در گوشه و كنار هنوز به آن متكلم باشند ... اشعار آبدار شاعران قدیم را فراموش كرده اند، نه »صیدی قدیمی«‌معروف صحبتی و نه از »صیدی ثانی« حرفی در میان است و«بیسارانی» را به طاق نیسان گذارده اند، شفیع و شهاب، اشعار«امان الله خان ثانی» و «حسین قولی خان» و »مولوی معنوی« خبر ندارند و از «خانای قبادی» كه در آزادی خیال و تنفیذاتش بر خیام رجحان دارند اطلاعاتی در بین نیست، حتی از اشعار «مصطفی دلی دلی»‌كه مقداری كثیری از شاهنامه را به كردی درآورده بی اطلاعند واز شعرای شمال حتی اسمی هم نشنیده اند و اشعار ملا پریشان و ملا حق علی به گوششان نخورده است». (۶)
دكتر «كردستانی» ساكنان دامنه های دماوند، سمنان، دامغان و غیره را كردانی می دانند كه پراكنده شده اند، به این وصف نیز لغات كردی خود را حفظ كرده اند. (۷) اشعار «باباطاهر» و «سلطان سهاك» و یارانش یعنی «پیر بنیامین» و «داوود ورزوار» را كردی می خوانند (۸)، و قدیمی ترین شكل الفبای كردی قدیم را ارائه می دهند كه «احمد نبطی» در سال ۱۰۶۰ سال قبل آن را انتشار داده (۹) و سپس می نویسند:
مخفی نماناد اورامان به ملاحظه سختی و صعوبت عبور از جنگل ها، اسكندر كبیر آنجا را زندان قرار داده بودند،‌مقصرین بزرگ را به آنجا تبعید می نمود و فردوسی می گوید:
سكندر بهر كس غضب در گشود
اشاره به زندان اورامن نمود (۱۰)
دكتر سعید خان كردستانی درباره دیوانش كه به لهجه ی اورامی است، می نویسد: در اوقات مسترقه و تعطیل از كار مطالبی به شعری كردی نوشتم، اولا باید عرض كرد و عذر خواست كه شاعر نیستم و ادعایی هم ندارم ... و اشعار مرا اگر در ردیف اشعار آبدار شعرای كرد بگذارند. (۱۱)
دكتر سرانجام می نویسد: اگر این نمونه جزیی اسباب تشویق اذهان جوانان با ذوق اكراد بشود به كمال برسانند تشجیعیات بنده ضایع و بی ثمر نشده است. (۱۲)
دكتر سعید خان كردستانی در دیوان اشعار ۵۱۵ صفحه ای و ۵۷۰۵ بیتی كه به لهجه اورامی سروده اند و نیز در مقدمه ی ۲۰ صفحه ای به زبان فارسی، بارها و كرارا اورامی را لهجه ای از زبان كردی دانسته و معرفی كرده است. این را نیز باید خاطرنشان كنم كه دكتر سعید خان كردستانی در دانشگاه های سوئد و انگلستان تحصیل كرده و با كرد شناسان عصر خود رابطه ی نزدیكی داشته است و در انتقال و خواندن قواله و قباله های اورامان نقش اساسی داشته است و هرگز هم فراموش نكرده اند كه ایشان یك كرد اورامی لهجه می باشند و در دیوانش به كرات به این مسئله اشاره ورزیده اند.
گذشته از این، صدها تن از پیران و رهبران آیین یاری و یارسان، رهبران و شاعران اورامی گوی آنان، در شعر و سروده های خود، خود را از كردان جدا ندانسته و به كرد بودن خود نیز افتخار كرده اند.
بهلول ماهی در سال ۲۱۹ هـ.ق به لهجه ی اورامی می فرمایند:
چه نی ئیرمانان، مه گه لێم هه وردان
مه كۆشم پری، ئایین گردان (۱۳)
«شاه ویس قولی»‌ متولد ۸۱۰ هـ.ق در كوهستان شاهوی اورامان خود را چنین معرفی می كنند:

ئه سلمه ن جه كورد، ئه سلمه ن جه كورد
بابۆم كوردنانه ن، ئه سلمه ن جه كورد (۱۴)
اگر در این راستا به نامه ی سرانجام و دیكر كتب و متون مقدس یارسان نگریسته شود، مشاهده خواهد شد كه صدها تن از شاعران و رهبران كرد یاری كه اغلب اورامی تبار و به لهجه ی اورامی شعر سروده اند،‌ همگی خود را كرد معرفی كرده و زبان خود را كردی دانسته و اورامی را جدا از كردی ندانسته اند كه یكی از معروف ترین آنان «مصطفی بن محمود گورانی» است، هم چنان كه دكتر سعید خان نیز اشاره كرده اند، بخش اعظمی از شاهنامه را به كردی و لهجه اورامی سروده اند كه برادر ارجمندم دكتر «ایرج بهرامی» كه خود نیز از پیروان آیین یاری هستند آن را به نام شاهنامه كردی به چاپ رسانیده اند. (۱۶-۱۵)
حال این سئوال پیش می آید كه جناب كورش امینی و اگر هم اندیشانی داشته باشند چرا و چگونه اورامی را جدا از زبان كُردی می دانند؟ و در صدد تراشیدن هویت مستقلی برای آن هستند؟ از دگر سوی منطقه اورامان تخت و لهون و دربند در قلب كردستان جای دارند و اورامان را نمی توان جدا از كردستان دانست. در همین راستا ضروری است كه اشاره شود اكنون در كردستان تركیه به دو لهجه ی رسای و اصلی كرمانجی و زازاكی تكلم می شود. متكلمین بی سواد و روستایی به این دو لهجه گاهی مجبورند و ناچار برای بیان مطالب خود با همدیگر به تركی سخن بگویند، چون این دو لهجه از نظر ساختار و واژگان با همدیگر تفاوت های گویشی و تلفظی دارند، با این وصف نیز آنها خود را كرد می دانند و تفاوت لهجه مانع از آن نخواهد بود كه خود را جدا از یكدیگر قلمداد كنند. اگرچه كلام حضرت پیرولات (سید رضای درسیمی علوی) و «پیر سلطان ابدال» و «پیر سلطان بگتاش» كه به لهجه درسیمی هستند در بسیاری از موارد برای ساكنان آمید، وان، موش، شمزینان، چولیك، جولمرگ و بدلیس و ... تا حدودی غیرقابل فهم و درك است، ولی هرگز گویشوران این دو لهجه خود را جدا از هم نمی دانند و خواست خیر نخواهان كرد اهمیت نمی دهند و این لهجه ها را جدا از زبان كٌردی تلقی نمی كنند.
بگذارید در همین راستا به خاطره ای اشاره كنم. من حدود ۱۸ سال در كرماشان زندگی كرده ام و تقریبا به همه ی روستاهای اورامان،‌ گوران و كرند،‌ هرسین و صحنه،‌ كنگاور و نهاوند و ملایر و بروجرد و ... رفت و آمد داشته ام و هرگز در هیچ شهر و روستای آن سامان دیار مرا از خود جدا ندانسته و من نیز خود را از آنان جدا نپنداشته ام. در بهار سال ۱۳۶۴ مرحوم استاد «هیمن» به كرمانشاه آمده بودند و كاك «هادی ضیاءالدینی» نیز شاهد هستند. عصر یكی از روزها كه می خواستیم به طاق بستان برویم، جلو پارك شهرك مسكن، پیر مرد لكی خیار چنبر می فروخت و داد می زد: «خیار شینگ سه گله میدوم یه تومن». استاد هیمن رحمتی كه از این جمله سر در نیاوردند ودرك نكردند خطاب به مرد لك گفت: «چه هرا هرایه كته ده لێ چی؟» مرد لك نیز چیزی از جملات سورانی مامه هیمن نفهمیدند، من دخالت كردم و جمله ی مام هیمن را برای مرد لك بیان كردم، مرد لك عصبــــــانی شدند و با صدای بلند داد زدند: بچــه و بچـــه و خالــــو كوردی نه‌مزانی.
جملات مرد لك را هم به سورانی به مام هیمن گفتم. مام هیمن رحمتی پیر مرد لك را در آغوش گرفت و بوسید و فرمودند راست می گویی موقعی كه من لهجه ی شما را نمی دانم معلوم است كه كردی نمی دانم و حق با توست.
آری مردمی كه هویتش در كتمان است، اجازه نمی دهند به زبان خود تحصیل و تدریس نمایند، زبان متحده ای ایجاد نمی شود و لهجه ها به دلایل دوری مسافت و رفت و آمد كمتر، برای گویشوران ناآشنا می نمایند و اگر سورانی و كرمانجی لهجه ای به درستی لهجات اورامی، لكی و لری و بختیاری را درك نكنند و نفهمند دلیل بر استقلال و مستقل بودن هیچ یك از این لهجه ها نیست. لهجه ی اورامی نیز جدا از این رویكرد نیست و نباید آن را زبان تلقی كرد. بلكه این لهجه مدت های مدیدی زبان سرایندگان اغلب شاعران كرد اعم از لك و لر، جاف وسوران، اورامی و گوران، كلهر و فیلی بوده است و سرایندگان به این لهجه اورامی نیز هیچ یك خود را از كردها جدا ندانسته اند و نخواسته اند هویت غیركردی برای لهجه اورامی بتراشند.


-------------
منابع و پای نوشته ها:
۱- آیت الله مردوخ كردستانی - تاریخ كرد و كردستان ج ۱ ص ۴۱ چاپ سنندج ۱۳۵۱
۲- ای . م. ارانسكی، مقدمه فقه اللغه ایرانی، ترجمه كریم كشاورز، ص ۳۱۱ چاپ تهران ۱۴۵۸
۳- شیرین و خسرو،‌خانا قبادی، چاپ مه حمه دمه لا كه ریم لاپه ره ۱۰ به غدا ۱۹۷۵
۴- شیرین و خسرو، خانا قبادی، م. اورنگ با همكاری صدیق بوره كه ی ص ۲۰ چاپ تهران ۱۳۴۸
۵- شیرین و خسرو،‌ خانا قبادی، دكتر صدیق بوره كه ای (صفی زاده) ص ۲۰ چاپ تهران ۱۳۶۹
شماره های ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱ و ۱۲ دكتر سعیدخان كردستانی مقدمه ی كتاب نزانی مزگانی چاپ لندن ۱۳۰۹ هه تاوی ۱۹۳۵ زایینی
۱۳- دكتر ایرج بهرامی، اسطوره ی اهل حق، ص ۸۹ چاپ تهران ۱۳۷۸
۱۴- دكتر صدیق بوره كه ی، دانشنامه نام آوران یارسان ص ۳۰۲ چاپ تهران ۱۳۷۶
۱۵- شاهنامه ی كردی سروده مصطفی بن محمود گورانی به اهتمام ایرج بهرامی چاپ تهران ۱۳۸۳
۱۶- چندین نسخه خطی از شاهنامه كردی به لهجه اورامی سروده ی مصطفی بن محمود گورانی و سرهنگ الماس خان كنوله ای در آرشیو این جانب وجود دارد و سرایندگان آنها نیز خود را كُرد دانسته و در صدد هویت جعلی زبان و ملت اورامی درنیامده اند. نگارنده در این راستا در كنگره ی جهانی فردوسی به معرفی چندین نسخه خطی شاهنامه به لهجه اورامی پرداخته است.


__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید