نمایش پست تنها
  #6  
قدیمی 10-16-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض توماس اديسون

توماس اديسون

نام فارسي : توماس اديسون
سال ولادت و فوت : 1931 – 1847 میلادی
مليت : آمریکا





توماس اديسون مخترع با استعداد در سال 1847 در شهر ميلان ايالت اوهايو آمريكا به دنيا آمد. او فقط حدود سه ماه آموزش و تحصيل رسمي آن زمان را داشت چون مدير مدرسه‌اش دريافته بود كه وي پسرش عقب افتاده است.

اديسون هنگامي كه فقط 21 سال داشت اولين اختراع خود را كه يك دستگاه الكتريكي شمارش آرا بود عرضه كرد. آن دستگاه فروش نرفت و اديسون از آن پس تلاش خود را روي اختراع ابزار وسايلي متمركز كرد كه بتواند بازار خوبي داشته باشند. مدتي پس از اختراع دستگاه شمارش آرا، اديسون سيستم پيشرفته نمايشگر اطلاعات بورس را اختراع كرد و توانست آن را به مبلغ چهل هزار دلار، كه در آن روزگار پول هنگفتي بود، بفروشد. با عرضه اختراعات متعدد ديگري اديسون مشهور و ثروتمند شد. اختراع گرامافون كه در سال 1877 به ثبت رسيد احتمالاً يكي از ابتكاري‌ترين اختراعات او به شمار مي‌رفت. ولي آنچه كه بيشتر براي دنيا اهميت داشت كاري بود كه او در سال 1879 در جهت تكميل و توسعه لامپ روشنايي حرارتي انجام داد.

اديسون اولين فردي نبود كه سيستم روشنايي الكتريكي را اختراع كرد. چند سال قبل از آن از نوعي لامپ الكتريكي قوسي شكل براي تأمين روشنايي خيابان‌هاي پاريس استفاده شده بود. اما لامپ الكتريكي اديسون همراه با سيستمي كه او براي توزيع نيروي الكتريكي ابداع كرد بهره‌گيري از نيروي الكتريسيته را براي تأمين روشنايي منازل عملي ساخت. در سال 1882 كمپاني او در نيويورك توليد لامپ برق را آغاز كرد و از آن پس استفاده از برق در منازل سريعاً در سراسر جهان گسترش يافت.

اديسون با ايجاد اولين كارخانه و شبكه توزيع برق براي منازل و اماكن خصوصي شالوده توسعه بزرگ صنعت را بنا نهاد. امروز استفاده از اين منبع انرژي تنها محدود به تأمين روشنايي نيست بلكه گستره بزرگيي از لوازم خانگي، از تلويزيون تا ماشين لباسشويي، با نيروي الكتريسيته كار مي‌كند. علاوه بر اين امكان دريافت نيروي الكتريسيته از شبكه توليد و توزيع كه اديسون ايجاد كرد استفاده از نيروي برق را در صنايع امكان پذير كرده است.

اديسون همچنين سهم بزرگي در توسعه و تكميل دوربين‌هاي فيلمبرداري و پروژكتور نمايش فيلم دارد. او در اصلاح سيستم تلفن كار بزرگي انجام داد، دهني ذعالي ابداعي او بر قدرت شنوايي طرف مقابل در تلفن افزود. همچنين در تلگراف و دستگاه‌هاي ماشين تحرير اصلاحاتي به وجود آورد. از ميان ساير اختراعات او مي‌توان از دستگاه «ديكتافون» و دستگاه ذخيره باطري نام برد. گفته مي‌شود اديسون بيش از يكهزار مورد مختلف اختراع را به ثبت رسانده است كه از نظر تعداد واقعاً عجيب و غيرقابل تصور است.

يكي از دلايل اين توانايي فوق‌العاده در اختراع و ابداع، آن است كه او در آغاز كار يك آزمايشگاه تحقيقاتي در «منلوپارك» نيوجرسي تأسيس كرد و گروهي از افراد لايق و كارآزموده را به همكاري خود فراخواند. اين در واقع نمونه اوليه آزمايشگاه‌هاي تحقيقاتي بزرگ بود كه از آن پس اغلب صنايع مهم در كنار كارگاه‌هاي خود ايجاد كردند. ايجاد يك چنين آزمايشگاه تحقيقاتي مدرن و مجهزي را كه در آن بسياري از افراد به كار گروهي و دسته جمعي مشغول هستند بايد يكي از مهمترين اختراعات اديسون به حساب آورد كه البته او نمي‌توانست آن را به نام خود به ثبت برساند.

اديسون تنها يك مخترع صرف نبود بلكه در زمينه توليد و سازماندهي چندين كمپاني صنعتي كارهاي مهمي انجام داد. يكي از مهمترين تشكيلاتي كه او به وجود آورد همان است كه امروز به نام شركت «جنرال الكتريك» در سراسر دنيا معروف و مشهور شده است.

اديسون گرچه اصولاً يك دانشمند به معناي اخص كلمه نبود ولي به يك كشف بسيار مهم نيز دست يافت. در سال 1882 كشف كرد كه در فضاي تقريباً خلأ، الكتريسيته جاري مي‌تواند بين دو سيمي كه با يكديگر تماس ندارند، جريان يابد. اين پديده كه از آن به عنوان «اثر اديسون» ياد مي‌شوند نه تنها از نظر تئوري قابل توجه است بلكه در عمل نيز موارد استفاده فراواني دارد. با بهره‌گيري از اين پديده تكميل و اصلاح لوله‌هاي الكتروني عملي شد وايجاد صنعت الكترونيك ممكن گرديد.

اديسون در قسمت اعظم عمر خود از عدم شنوايي شديدي رنج مي‌برد ولي اين معلوليت و ناراحتي با توان بالاي او در انجام كارهاي سخت و زياد جبران مي‌شد.

اديسون دوبار ازدواج كرد (همسر اول او در جواني از دنيا رفت) و از هر ازدواج خود سه فرزند داشت. او در سال 1931 در «وست ارنج» نيوجرسي درگذشت.

درباره استعداد و توان اديسون هيچ بحث و جدلي وجود ندارد. همگان بر اين نكته اتفاق نظر دارند كه او بزرگ‌ترين نابغه اختراع در تمام دوران‌ها است. نگاهي به سلسه اختراعات مفيد و سودمند او احترام و تحسين همه را برمي‌انگيزد. گرچه به احتمال زياد اغلب اين اختراعات سي سال بعد توسط ديگران انجام مي‌شد. به هر حال اگر اختراعات اديسون به صورت تك‌تك در نظر گرفته شود هيچ‌كدام آنها از اهميت قطعي و تعيين‌كننده‌اي برخوردار نيست. به عنوان مثال لامپ روشنايي حرارتي اديسون، با تمام استفاده وسيعي كه دارد، چيزي نيست كه فرضاً در زندگي نوين جانشيني نداشته باشد در واقع لامپ روشنايي فلورسنت كه بر مبناي اصول علمي كاملاً متفاوتي كار مي‌كند به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است و اگر لامپ روشنايي حرارتي اصلاً وجود نداشت زندگي روزمره ما تغيير چنداني نمي‌كرد. در واقع قبل از استفاده از روشنايي الكتريكي، شمع چراغ‌هاي روغني و چراغ گاز به طور كلي منابع كافي و رضايت‌بخش تأمين روشنايي بودند. گرامافون بدون ترديد يك اختراع استادانه است ولي هيچ‌كس نمي‌تواند ادعا كند كه اين وسيله به اندازه راديو، تلويزيون و تلفن در تغيير شكل زندگي روزمره ما مؤثر بوده است. به علاوه در سال‌هاي اخير روش‌هاي كاملاً متفاوتي مانند نوارهاي ضبط مغناطيسي براي ضبط صدا ابداع شده است. امروز اگر گرامافون و ضبط صوت نبود شايد در زندگي فعلي تفاوت بسيار اندكي احساس مي‌شد.

بسياري از اختراعاتي كه اديسون به نام خود ثبت كرده است در واقع تكميل و اصلاح ابزارها و وسايلي بوده كه ديگران قبلاً اختراع كرده و مورد استفاده نيز قرار داشت. چنين اصلاحاتي با وجود سودمندي فراواني كه دارند نمي‌تواند در طول تاريخ از اهميت ويژه‌اي برخوردار باشند.

اما با وجود اينكه هيچ يك از اختراعات اديسون به تنهايي اهميت چنداني ندارد نبايد اين نكته را فراموش كرد كه او فقط يك وسيله را اختراع نكرد بلكه بيش از يكهزار اختراع مختلف دارد. به همين دليل است كه من اديسون را بالاتر از مخترعان مشهوري مانند ماركوني و گراهام‌بل قرار داده‌ام.

کتاب تاثیرگذارترین های تاریخ

شرح حال و آثار یکصد نفر از موثرترین شخصیت های تاریخ جهان

نوشته: میشل اچ.هارت

ترجمه: محمد حسین آهویی


__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از رزیتا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید