استکان: اين واژه در اصل همان «دوستگاني» فارسي است که در فارسي قديم به معناي جام شراب بزرگ و يا نوشيدن شراب از يک جام به افتخار دوست بوده است که از سدهي 16ميلادي از راه زبان ترکي وارد زبان روسي شده و به شکل استکان درآمده است و اکنون در واژهنامههاي فارسي آن را وامواژهاي روسي ميدانند.
سارافون: اين واژه در اصل «سراپا»ي فارسي بوده است که از راه زبان ترکي وارد زبان روسي شده و واگويي آن عوض شده است. اکنون سارافون به نوعي جامهي ملي زنانهي روسي گفته ميشود که بلند و بدون استين است.
پيژامه: همان «پاي جامه»ي فارسي ميباشد که اکنون در زبانهاي انگليسي، آلماني، فرانسوي و روسي pyjama نوشته شده و به کار ميرود و آنها مدعي وام دادن آن به ما هستند.
کيوسک که از کوشک فارسي به معني ساختمان بلند گرفته شده است و در تقريبا همهي زبانهاي اروپايي هست.
شغال که در روسي shakal، در فرانسوي chakal، در انگليسي jackalو در آلمانيSchakal نوشته ميشود.
کاروان که در روسي karavan، در فرانسوي caravane، در انگليسي caravanو در آلماني Karawane و در اسپانيايي Karvana نوشته ميشود.
کاروانسرا که در روسي karvansarai، در فرانسوي caravanserail، در انگليسي caravanserai و در آلمانيkarawanserei نوشته ميشود.
پرديس به معني بهشت که در فرانسوي paradis، در انگليسي paradise و در آلماني Paradies نوشته ميشود.
مشک که در فرانسوي musc، در انگليسي muskو در آلماني Moschus نوشته ميشود.
شربت که در فرانسوي sorbet، در انگليسي sherbet و در آلماني Sorbet نوشته ميشود.
بخشش که در انگليسي baksheesh و در آلماني Bakschisch نوشته ميشود و در اين زبانها معني رشوه هم ميدهد.
لشکر که در فرانسوي و انگليسي lascar نوشته ميشود و در اين زبانها به معني ملوان هندي نيز هست.
خاکي به معني رنگ خاکي که در زبانهاي انگليسي و آلماني khaki نوشته ميشود.
کيميا به معني علم شيمي که در فرانسوي، در انگليسي و در آلماني نوشته ميشود.
ستاره که در فرانسوي astre در انگليسي star و در آلماني Stern و در اسپانيايي Estrella نوشته ميشود.
Esther نيز که نام زن در اين کشورها است به همان معني ستاره ميباشد.
........