نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 02-28-2010
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بازی الکلی

تز: در تحلیل بازی ها مسئله ای به نام الکلی بودن یا " شخص الکلی " وجود ندارد. اما نقشی تحت عنوان " الکلی " هست که در بعضی از انواع بازی ها ظاهر می شود .
این بازی در حداکثر رشد خود 5 نفره است گو اینکه نقش ها ممکن است به نحوی فشرده شوند که بازی احتمالا با دو نفر شروع و یا ختم شود .

برای تفهیم بهتر فرد مشروب خواری به نام" طرف " یا " وایت" را درنظر بگیرید.

بازیگر = طرف همان وایت مشروب خوار( فرد معتاد )

نقش دوم =زجردهنده که از جنس مخالف است و معمولازن طرف است

نقش سوم = نجات دهنده معمولا از جنس موافق با طرف بیشتر اوقات
دکتریا دوست خانوادگی که از قضا به فرد معتاد هم علاقمند است .


نقش چهارم = هالو که مثلا می تواند بقال و یا اغذیه فروش سر کوچه حتی
این نقش را پدران و مادران هم می توانند داشته باشند . این فرد به وایت نسیه می دهد و گاها وقتی که وایت حالش خوب نیست به یک فنجان چای و یا قهوه دعوتش می کند و خلاصه با او گپ می زند و همدردی می کند ،گاهی به او پول دستی می دهد اما گاهی " هالو ناآگاهانه می تواند به نقش دیگری بلغزد ، که سود مند است اگر چه چندان حیاتی نیست ،مثلا در نقش " تحریک کننده " یا" آدم خوب " که گاهی به وایت جنس می رساند و از سر بیکاری می گوید : بیا نشین با هم گپی بزنیم و ...

نقش پنجم = رابط که منبع اصلی جنس است و درد دل های الکلی و معتاد را می فهمد و از بسیاری جهات با معنی ترین فرد درزندگی معتاد است .

فرق رابط و بقیه بازیگران ،همان فرق بین حرفه ای ها و حرفه ای هاست . حرفه ای می داند چه وقت کارش را متوقف کند

در مراحل اولیه بازی ممکن است " زن" نقشهای دوم و سوم و چهارم را خود به تنهایی ایفا کند
چطور؟!!

نصف شب نقش "هالو" را بازی می کند یعنی به " طرف " کمک می کند لباسش را در آورد ،برایش قهوه درست می کند و حتی اجازه می دهد کتکش بزند .
صبح در نقش " زجر دهنده "ظاهر می شود و او را برای کارهای بد و زشتش سرزنش می کند
عصر روزبعد نقش " نجات دهنده " را ایفا می کند و از او می خواهد که این کارها را ترک کند .
در مراحل بعد ی ،اغلب به علت فساد اندام های بدن معتاد نقش " زجر دهنده " و" نجات دهنده " ممکن است کنار زده شوند ، مگر آنکه آنها نیز منبعی برای تامین جنس باشند و....


تجزیه حاضر نشان می دهد که در بازی " الکلی " برد ( همانطور که وجه مشخص تمام بازی هاست )از جنبه ای حاصل می شود که پژوهشگران به آن کمترین تو جه را دارند . در تجزیه و تحلیل این بازی ، نفس مشروب خوردن و یا اعتیاد داشتن لذتی صمنی است که شاید امتیازاتی هم داشته باشد ، اما تمام جریان کار به منظور رسیدن به اوج واقعی است که همان خماری روز بعداست .

برای الکلی یا معتاد نیز خماری روز بعد بیشتر از آن که دردی جسمانی باشد عذابی روانی است .

اساس درمان روانی " الکلی در این است که بتوان وی را مجبور کرد یک بازه از بازی دست بکشد ، نه این که تغییر نقش دهد . در بعضی موارد این کار با موفقیت صورت گرفته است ف گرچه به طور کلی امری است بسیار مشگل زیرا به سختی می توان برای شخص " الکلی " کاری جالب تر از ادامه ی بازی پیدا کرد . و از این جا که او برحسب عادت از پیوند و صمیمیت بیمناک است آنچه جانشین این بازی می شود لزوما باید یک بازی دیگر باشد . و نه تلاش برای پیوندی صمیمانه و خالی از بازی .معتادان سابق ، یا به اصطلاح " ترک کرده ها " اکثرا آدم های خوش برخوردی در اجتمع نیستند و احتمالا در خودشان نیز احساس کمبود هیجان می کنند و اغلب اغوا می شوند که یواشکی به راه های گذشته بلغزند.
سنگ محک برای یک معتاد سابق آن است که بتواند گه گاه در موقعیت های اجتماعی یک دو لیوان کوچک مشروب بنوشد . بدون اینکه که خود را در مخاطره اندازد .

از توصیف این بازی چنین بر می آید " نجات دهنده گ ممکن است به بازی " من فقط دارم کمک می کنم ، یا " زجر دهنده " به بازی " حالا ببین چه کار کردی و یا " هالو " به بازی " آدم خوب " کشیده شود .


آنتی تز الکلی :

همانطور که همه می دانیم . بازی " الکلی "یا معتاد سرسختانه اجرا می شود و معتاد به آسانی ول کن نیست .

مثلا فرد قبلا از خود رفتارهای خوبی از خود نشان داده است زمانی که در گروه های درمانگر اجتماعی از این افراد تعریف بر مبنای رفتارهای خوب شناختی تعریف شود وی اعتراض خواهد کرد و خواهد گفت : من این چیزها را نمی خواستم ، من عقیده ی واقعی شما را می خواهم .
این یعنی " طرف" انتظار سرزنش شنیدن دارد . یعنی فرد تعریف کننده بنا به انتظار " الکلی " باید نقش زجر دهنده را بازی کند .
الکلی وقتی سرزنش نمی شود در مقام ترک با استفاده از سایر افراد ( همسر - پدر ومادر - پرسنل پزشکی و...) بر می آید .وقتی سایر اعضا از ایفای نقش شکنجه گر ( آزار دهنده ) که فرد بیمار خواستار آن است امتناع می ورزند این رفتار ضد و نقیض برای او غیر قابل تحمل می شود .

با وجود این ،موارد دیگری دیده شده است که ظاهر قانع کردن بیمار برای ترک " باز ی" امکان پذیر بوده و او خود توانسته است کوشش هایی را برای درمان واقعی اجتماعی انجام دهد . و در این میان درمانگر نه نقش " نجات دهنده " را ایفا کرده است و نه نقش زجر دهنده . به همین ترتیب ،ایفا کردن نقش هالو به وسیله درمانگر خطرناک است . بدین معنی که اجازه دهد بیمار وظایف محوله ی خود را ،حتی از لحاظ پرداخت حق درمان یا سر وقت آمدن ، نادیده بگیرد .


رویه صحیح درمانی عبارتاست از اتخاذ یک وضعیت قراردادی" بالغ - بالغ " بین معتاد و درمانگر به منظور پرهیز از بازی کردن هر نقش دیگر و به این امید که بیمار قادر شود نه تنها لب به مشروب نزند بلکه از " بازی " خود نیز آگاهی یابد و از آن اجتناب کند . اگر نتوانست ،بهتر است او را پیش یک "نجات دهنده ( خارج از کلینیک درمانی ) فرستاد .

آنتی تز در این مورد به ویژه سخت تر است . چرا که نگاه اجتماع در بسیاری از موارد نسبت به این افراد موضوع جالبی برای سرزنش و نگرانی و ترحم است و کسی که از ایفای این نقش خودداری کند باعث خشم عمومی می گردد.
برخوردهای مستقیم نیز ممکن است برای " نجات دهنده بیش از معتاد هسدار دهنده باشد .

حرکات

1- تحریک - اتهام یا بخشودگی
2- آزاد گذاری - خشم یا نومیدی

امتیازها :
1- روان درمانی
الف ) نوشیدن و یا استفاده به عنوان یک رویه -برای نشان دادن طغیان یامطمئن ساختن خود یا راضای میلی شدید
ب) بازی الکلی- به منظور تنبیه خود ( احتمالا)
2- روانی برونی - فرار از پیوندهای جنسی یا شکل های دیگر صمیمیت
3- اجتماعی درونی - کاش بتوانی جلویم را بگیری .
4- اجتماعی برونی - وقت گذرانی های " صبح روز بعد " و....
5- زیستی - تناوب بین مبادلات محبت آمیز و خشم آلود
6- وجودی - همه می خواهند مرا از آنچه می خواهم محروم کنند.
__________________


ویرایش توسط GolBarg : 02-28-2010 در ساعت 10:36 PM دلیل: مرتب کردن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید