نمایش پست تنها
  #7  
قدیمی 12-10-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

زندگی شخصی یزید
يزيد در راس حكومت اسلامى قرار مى گيرد


زندگی شخصی یزید

يك مطالعه كوتاه و اجمالى در تاريخ زندگى يزيد بن معاويه كافى است كه اين حقيقت را براى هر فردى به خوبى اثبات نمايد كه او جوانى بود عياش ، آلوده به گناه و معتاد به مشروب كسى كه نه تنها اعتقادى به اصول اسلامى و مقررات آن نداشت بلكه در صدد بود زمينه انهدام و محو كامل اسلام را با سرعت هر چه بيشتر آماده سازد و حكومت نيرومند اسلامى را به حكومت نژادى تبديل نمايد، انحراف او از مسير آسمانى اسلام و آلودگى و ناپاكى فرزند معاويه در دوران زندگى خود تا جائى روشن و علنى بود كه طبقات مختلف و گوناگون در عصر وى و پس از وى همگى زبان به شتم و ذم گاهى هم لعن او گشودند.

مسعودى مورخ مشهور سنى مذهب درباره علل قيام مردم مدينه و روش ‍ آنان در برابر حكومت يزيد مى نويسد:
و لما شمل الناس جور يزيد و عماله و عماله و عمهم ظلمه و ما ظهر من فسقه من قتل ابن بنت رسول الله صلى الله عليه و آله و انصاره و ما ظهر من شرب الخمور و سيره سيرة فرعون بل كان فرعون اعدل منه فى رعيته و انصف منه لخاصته و عامته ...
يعنى ظلم و ستم يزيد و عمال او شامل طبقات مسلمين گرديد و همگان را فرا گرفت و فسق و گناه او علنى گشت زيرا وى فرزند دختر پيغمبر و ياران آن بزرگوار به قتل رساند و علنا شرب خمر مى نمود و مانند فرعون در كشور عمل مى كرد بلكه فرعون براى ملت خود عادل تر و با انصاف تر از يزيد بود.
مسعودى از اين كه فرعون را عادل تر و با انصاف تر از يزيد مى شمرد و قانع نمى شود و دنباله سخن را در مذمت از او تا جائى پيش مى برد كه علنا وى را در شمار مشركين و منكرين نبوت به حساب آورده و او را جزء كسانى مى داند كه غفران و آمرزش خداوند شامل آنان نمى گردد و بايد از رحمت خدا مايوس باشند. مورخ نامبرده در تعقيب مطالب بالا مى نويسد:
و ليزيد اخبار عجيبة و مثالب كثيرة من شرب الخمر و قتل ابن الرسول و لعن الوصى و هدم البيت و احراقه و سفك الدماء و الفسق و الفجور و غير ذلك مما ورد الوعيد بالياس من غفرانه كوروده فيمن جحد توحيده و خالف رسله
يعنى براى يزيد داستانهاى عجيب و معايب فراوانى مانند نوشيدن خمر، كشتن پسر پيغمبر، لعن نمودن بر على (ع ) وصى و جانشين پيامبر، ويران ساختن خانه خدا و آتش زدن ، و ريختن خونها و انجام فسوق و غير اين ها از گناهانى كه درباره آنها خداوند فرموده كه بايد از رحمت و غفران او مايوس ‍ باشند مانند وعده هاى عذابى كه درباره مشركين و دشمنان مقام نبوت و انبياء وارد گرديده است .
احمد بن حنبل كه از ائمه بزرگ اهل تسنن است و مذهب حنبلى به دو نسبت داده مى شود در پاسخ فرزند خود صريحا لعن يزيد را با استناد صريح قرآن جايز مى شمرد و او را از شمار مسلمين خارج مى داند!
ابن جوزى مى نويسد:
صالح بن احمد بن حنبل قال قلت لابى ان قوما ينسبونا الى توالى يزيد فقال يا بنى و هل يتوالى يزيد احد يومن بالله فقلت فلم لا تلعنه ؟! فقال ما رايتنى لعنت شيئا. با بنى الم لانلعن من لعنه الله فى كتابه فقلت فاين لعن الله يزيد فى كتابه ؟ فقال فى قوله تعالى : فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا فى الارض و تقطعوا ارحامكم اولك لعنهم الله فاصمهم و اعمى ابصارهم فما يكون فساد اعظم من القتل
يعنى صالح فرزند احمد بن حنبل مى گويد: من به پدرم گفتم كه مردم ما را به دوستى يزيد نسبت مى دهند پدرم گفت فرزندم آيا ممكن است كسى داراى ايمان به خدا باشد و با اين حال يزيد را دوست بدارد؟ گفتم (اكنون كه اين گونه است ) پس چرا او را لعن نمى كنى پدرم گفت فرزندم تو تا كنون نديدى من چيزى را لعنت نمايم (سپس اضافه كرد) اى فرزند چگونه ما لعن نكنيم كسى را كه خداوند در كتاب خود او را لعنت كرده است ؟!
گفتم در كجاى از كتاب خود خداوند يزيد را لعن نموده ؟ گفت آنجا كه مى گويد: آيا نزديك شديد كه اگر حكومت بدست گيريد و والى شويد در روى زمين فساد كنيد و قطع رحم نمائيد؟!
اين كسان را (كه داراى اين صفاتند) خداوند لعن نموده و (از شنيدن و ديدن حق ) گوشهاى آنها را كر و چشمهايشان را كور گردانده است .
فرزندم آيا هيچ فسادى بزرگتر از قتل نفس و كشتن (بر خلاف حق )است ؟!

در اين جا احمد بن حنبل با آن كه خود را در زندگى مردى محتاط مى داند و به فرزندش مى گويد كه در تمام عمر نديدى مرا كه چيزى را لعنت كنم با اين حال لعن يزيد را صريحا طبق نص قرآن جايز مى شمرد و او را از رحمت خدا مطرود مى داند و مى گويد امكان ندارد فردى داراى ايمان به خدا باشد و يزيد را هم دوست بدارد.
اين گونه سخن از احمد بن حنبل جاى تعجب و شگفت نيست زيرا فرزند معاويه به حدى ننگين و رسوا بود كه حتى ناپاكترين افراد عصر او مانند زياد بن ابيه او را تقبيح مى كرد و با زمامدارى و حكومتش مخالفت مى نمود و صريحا كارهاى زشت و پليد وى را براى معاويه بر مى شمرد، و او را از اين كه مى خواهد فرزندش را به ولايتعهدى بر گزيند بر حذر مى داشت !!!



لعنت الله علی قوم الظالمین
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید