نمایش پست تنها
  #9  
قدیمی 07-07-2012
مهرگان آواتار ها
مهرگان مهرگان آنلاین نیست.
مدیر تالار انگلیسی
 
تاریخ عضویت: Apr 2008
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,577
سپاسها: : 3,750

4,670 سپاس در 1,282 نوشته ایشان در یکماه اخیر
مهرگان به Yahoo ارسال پیام
Question روش ترجمه - مقالات مفید در ازتباط با علم ترجمه - آشنایی با ترجمه - برگرداندن از یک زبان به زبان دیگر : )



ترجمه آزاد يا تحت اللّفظي


ترجمه آزاد يا تحت اللّفظي در ترجمه،‌ سه شيوه مطرح است:


1. ترجمه آزاد
2. ترجمه تحت اللفظي و لفظ به لفظ
3. ترجمه جمله به جمله.


ترجمه آزاد: گرچه گاهي زيباتر است و مترجم، مضمون و محتوا را گرفته، با بيان و قلم خودش آن را مي‌نگارد، ولي دقيق نيست و نمي ‌توان محتواي اين ‌گونه ترجمه‌ ها را به حساب مؤلف اصلي گذاشت. مثلاً كتابِ«سخنان علي(ع)» از جواد فاضل، ترجمه آزاد نهج البلاغه است. زيباست، اما دقيق و مستند نيست و به صورت«نقل به معني» ترجمه شده است.

در ترجمه تحت اللفظي، مترجم مي‌ كوشد تا از حال و هواي كلمات و جمله دور نشود و عيناً معادلِ هر كلمه را در مقابلش بگذارد؛ چون ساختار جمله در زبان ‌هاي مختلف، متفاوت است گاهي اين‌ گونه ترجمه ‌هاي واژه به واژه، ثقيل، نامأنوس و غيرجاذب است. برخي از ترجمه‌ هاي قرآن، نهج البلاغه و ادعيه، كه به صورت زيرنويس است، اين‌ گونه است و آن را از فصاحت و زيبايي و شيوايي انداخته است.

اما ترجمه جمله به جمله آن است كه مترجم بكوشد مطالب بيان شده در جمله را در جمله‌اي ديگر به زبان مقصد بيان كند؛ با همه ويژگي‌ هايي كه دستور زبان جمله دوم، از نظر جايگاه كلمات در جمله و نوع ضماير و خصوصياتِ ساختاري ديگر مي‌ طلبد. به نحوي كه اگر بنا باشد جمله متن را به زبان دوم بگويند، به طور رايج و مصطلح،‌ چه مي‌ گويند كه بي تكلّف و تصنع باشد و تعابير و قسمت هاي جمله، به صورت طبيعي در جاي خود قرار گرفته باشد؟ و اگر مؤلف عرب يا غربي، فارس بود و با آگاهي ادبي از اين زبان و امكانات زبان ما مي ‌خواست اين مطلب را بگويد، چگونه مي ‌گفت؟ اين شيوه، مطلوب‌ ترين روش ترجمه است، كه هم رعايت امانت در محتوا شده است، و هم ترجمه، از سلاست رواني برخوردار است.
ترجمه چنان بايد جا افتاده و طبيعي و بي دست انداز و بدون پيچيدگي باشد، كه«بوي ترجمه بودن» از آن نيايد و خواننده،‌ حس نكند كه عبارات،‌ ترجمه شده است. اين كار، برخي حذف و اضافات جزئي را، آن هم در عبارت نه در مضمون، الزام مي ‌كند. مثلاً اين جمله نهج البلاغه را (كانَ لي فيما مَضي اَخٌ ...) اگر ترجمه كلمه به كلمه بكنيم، مي ‌شود«بود براي من در آن ‌چه كه گذشت، برادري» ولي در ترجمه جمله به جمله چنين مي ‌شود: « در گذشته، برادري داشتم» و اين دومي بسيار رساتر و شيواتر از نوع اول است. مهارت در اين زمينه با تمرين به دست مي ‌آيد كه در اين نوشته، مجالي براي آن و ارائه نمونه ‌هاي بيشتر و مفصّل‌ تر نيست، ولي مطالعه ترجمه ‌هاي قوي بسيار كار ساز و راهنماست.
در سه مرحله، بايد دقيقاً روي«برابر يابي» كار كرد:


1. برابر يابي كلمات(نزديك‌ ترين و مصطلح ‌ترين معادل واژه)؛

2. برابر يابي دستوري(نزديك ‌ترين ساختمان نحوي و دستوري در زبانِ مقصد، بدون تأثير پذيري از زبان مبدأ)؛

3. برابر يابي سبك و شيوه بيان(تناسب قالبِ نوشته مبدأ و ترجمه).

وحدت سبك

متن اصلي، گاهي ساده و روان، يا ادبي و توصيفي، يا علمي و محققانه است. مترجم نيز بايد به متن وفادار بماند و آن سبك را در ترجمه حفظ كند؛ به خصوص اگر شعري يا متن ادبي و زيبايي ترجمه شود، بايد در حد امكان، نكات بديعي و صناعات لفظي و ظرافت ‌هاي به كار رفته در متن نخستين، در ترجمه هم اعمال شود و اين كاري است به غايت دشوار! به همين جهت است كه ترجه شعر، دشوارتر از نثر است و جاذبه كلامي متن نخستين، معمولاً در ترجمه ‌ها نيست، چون بيشتر ظريف كاري ‌هاي لفظي و هنرنمايي ‌هاي تعبيري متن مبدأ، در ترجمه از بين مي‌ رود و گاهي اصلاً غير قابل انتقال است. رعايت«ايجاز» نيز در همين مقوله است. اگر متن، از ويژگي ايجاز برخوردار است، ترجمه هم بايد همان اسلوب را(گنجاندن حداكثر معاني و مضامين در حداقل عبارات) داشته باشد. اگر متن، علمي و فني است، چه در تأليف و چه در ترجمه، بايد نكات زير مراعات شود:

رعايت سبك متن مبدأ در ترجمه به نوعي«امانت در ترجمه» هم محسوب مي ‌شود. هم بايد ديد مؤلف«چه» گفته و هم اين كه«چگونه» گفته است. رعايت«سطح» نيز از همين مقوله است. سبك ترجمه در موضوعات مختلف و رشته ‌هاي گوناگون كلامي نيز يكسان نيست. شعر را به گونه‌اي بايد ترجمه كرد، نثر را به گونه‌اي ديگر. متون اخلاقي و عرفاني به صورتي است، جدا از متون حماسي و رزمي. ترجمه متون جديد، با متون كهن بايد فرق داشته باشد. هم‌ چنين متن داستاني، علمي، ادبي، حديثي، محاوره‌اي، نمايش ‌نامه‌اي و ... همه به يك شيوه و سبك، ترجمه نمي ‌شود. در هر كدام، سبكي خاص خود بايد رعايت گردد. ترجمه متون مذهبي به ويژه قرآن كريم، به جهات متعدد هم دشوار است، هم دقت بيشتري را مي ‌طلبد و از همين روي، اغلب مترجمان قرآن ترجمه ديگران را قبول ندارند و بر آن ‌ها ايراد مي‌ گيرند و پيوسته احساس نياز و ضرورت به ترجمه‌اي جديدتر مي ‌كنند.

ترجمه خوب كدام است؟ در ترجمه، هم بايد به«رواني» توجه داشت، هم به«دقت»، هم به رسا بودن ترجمه نسبت به مفهوم مورد نظر نويسنده. گاهي به بهانه روان بودن، تفصيل اضافي داده مي‌ شود، در حالي كه هنر آن است كه ميان روان بودن و موجز بودن جمع كنيم تا ترجمه‌اي خوب پديد آيد. جز نكات مختلفي كه بيان شد و رعايت آن‌ ها ترجمه را«خوب» مي ‌سازد، به جاست كه مشخصات يك«ترجمه خوب» را از زبان يكي از معروف ‌ترين مترجمان معاصر، استاد احمد آرام نقل كنيم:

چند تذكر: از آن ‌جا كه مرحله نخست در هر ترجمه، «فهم و درك» مطلب متن اولي است، بيشترين تأكيد را روي درست و دقيق فهميدن متن بايد داشت و مطمئن شد كه محتوا را خوب فهميده‌ايم، آن گاه شروع به ترجمه كنيم.

از اين رو بهتر است قبل از آغاز كار، يك بار متن اوليه را بخوانيم تا در فضاي كلي آن قرار بگيريم. اين به درستي ترجمه كمك مي ‌كند. گاهي فهم يك متن، در گرو فهم يك واژه كليدي است و بدون درك آن، متن در ابهام مي‌ ماند و گشوده شدن آن، قفل كل جمله را مي‌ گشايد و نوع معني كردن و فهم درست آن، سمت و سوي كل جمله را تعيين مي ‌كند. اين‌ جاست كه بايد در اين فهم كليدي دقت بيشتري كرد و به اطمينان رسيد. برگردان يك نوشته به زبان ديگر، مثل مداواي يك بيمار است كه دو مرحله دارد:
1. سادگي و رواني و نداشتن ابهام
2. انسجام و به هم پيوستگي
3. وحدت سبك و يك دست بودن قلم و نگارش
4. اطلاعات ارائه شده در حد نياز و مرتبط با هدف نوشتن باشد.

1. آگاهي به موضوع 2
. مطابقت ترجمه با روش درست فارسي نويسي
3. لزوم اطلاع كامل بر زبان مورد ترجمه
4. از مترادفات، دوري جستن
5. خالي بودن از كلمات وحشي بيگانه
6. مراعات علامات نقطه گذاري
7. پرهيز از شتاب و بي دقتي
8. انتخاب كلمات عربي يا فارسي(هر كدام رايج‌تر و گوياتر است).
در كتاب«بر سمند سخن» نيز شرايط و نكات يك ترجمه پسنديده، زيبا و مورد قبول همگان را چنين مي ‌شمارد:
1. تا آن‌ جا كه ممكن است، از اصل بهره بيشتري داشته باشد.
2. وفاداري مترجم به برگرداندن عين متن اصلي محقق باشد.
3. روح و حقيقت مطالب كتاب، مورد درك مترجم واقع شده و بدون هيچ گونه دخل و تصرفي با دقت و هوشياري به زبان ديگر منتقل شده باشد.
4. داراي انشايي روان و شيوا باشد و كلمات و اصطلاحات، با دقت تمام برگزيده شده باشد، جمله‌ ها كوتاه، بيان ساده و بدون پيچيدگي لفظي و معنوي باشد.
5. نكات نادرست، بدون تحقير و استهزاي مؤلف، در حاشيه ذكر شود و در پايان هر مورد(م) كه مخفف«مترجم» است گذارده شود.
6. نكات مبهم يا ناآشنا و اصطلاحات مختلف علمي، فني، ادبي، هنري و ... براي خوانندگان در حاشيه توضيح داده شود.
7. مختصري از شرح احوال و آثار نويسنده براي اطلاع خوانندگان در آغاز كتاب قرار گيرد.
8. مآخذ شرح احوال مؤلف و توضيحات مترجم ذكر شود.
1. مرحله تشخيص(درك مطلب) 2. مرحله درمان(آغاز به ترجمه).
براي اين ‌كه اين كار، به خوبي انجام گيرد، توجه به نكات زير مفيد است:
1. خواندن متن مورد ترجمه، حداقل يك ‌بار از اول تا آخر.
2. تقسيم بندي جمله‌ ها به نهادها و گزاره‌ ها، براي درك بهتر متن.
3. براي يافتن معني و معادل كلمات، بيشتر به فرهنگ‌ هاي يك زبانه مراجعه كنيد، نه فرهنگ‌ هاي دو زبانه.
4. براي ترجمه متون علمي، بيش از هر فرهنگي، به فرهنگ يك زبانه تخصصي همان رشته علمي مراجعه كنيد.
5. پس از فهم متن مبدأ، جملاتش را، جمله به جمله به زبان مقصد برگردانيد.
6. در ترجمه، به انتقال درست و رساي معني، بيشتر از زيبايي و رواني پاي بند باشيد، هر چند ترجمه درست ولي پيچيده و ابهام آلود هم نامطلوب است.
7. پس از پايان ترجمه، يك بار خودتان به عنوان يك خواننده به قصد فهم معاني و پيام‌هاي نوشته، آن را بخوانيد، ببينيد چه مي ‌فهميد؟
8. سراسر ترجمه را يك بار با صداي بلند بخوانيد، تا بتوانيد به زيباسازي جملات بپردازيد. گوش شما مي ‌تواند داور خوبي باشد.
9. متن ترجمه شده را به فرد ديگري بدهيد تا بخواند و نظر بدهد.
10. اگر متن اصلي، براي گروه سني خاصي يا افراد به خصوصي نوشته شده، ترجمه را هم به يكي از افراد آن گروه بدهيد، تا بخواند و نظر دهد.
11. براي آغاز كار ترجمه، از كتاب ‌هاي ساده‌تر و داستاني شروع كنيد.
12. كتاب‌ هايي را كه ترجمه خوبي از آن‌ ها منتشر شده. متن و ترجمه را با هم مطالعه و مقايسه كنيد، تا در معادل يابي و برگرداندن متن، قوت پيدا كنيد. هم‌ چنين، خودتان بخشي را ترجمه كنيد و با ترجمه ديگر تطبيق كنيد و نقاط قوت و ضعف را تشخيص دهيد.
13. مقالاتي را كه در نقد آثار ترجمه شده در مطبوعات منتشر مي ‌شود، به دقت مطالعه كنيد تا از ظرايف اين فن مهم و پيچ و خم ‌هاي اين راه و لغزش ‌گاه ‌هاي آن با خبر شويد.
14. برنامه‌ هاي عربي و انگليسي و ...«صدا و سيما» را گوش دهيد و با مشابه اخبارش به زبان فارسي مقايسه كنيد و از اين مقايسه، كيفيت ترجمه را بالا ببريد. هم‌ چنين مجلات و روزنامه‌ هاي عربي و انگليسي داخلي را مطالعه و با فارسي مقايسه كنيد.
15. براي تقويت زبان ادبي، به جاي مطالعه روزنامه‌ ها، بيشتر از مطالعه كتب ادبي قديم و جديد و متون قوي(در هر دو زبان مبدأ و مقصد) بهره بگيريد تا بر زبان و تعبيرات شيوا و درست آن مسلط شويد.
16. مطالعه جدي روي ساختارهاي زباني در ادبيات و مقايسه ساخت فارسي و زبان بيگانه، مباحث زبان‌ شناسي و لغت شناسي، انس با فرهنگ نامه‌ها، مرور روي لغت ‌نامه ‌هاي دو زبانه، از عوامل مؤثر در اين مورد است.
17. در ترجمه، حتماً با نظارت استاد كار كنيد و نمونه‌ هاي كار خويش را بر وي عرضه داريد و تمرين بسيار كنيد تا كار شما پخته و استوار باشد.
18. در مواردي كه نسبت به درست فهميدن و درست برگداندن، ابهام و شك داريد حتماً با ديگري مشورت كنيد تا اطمينان بيابيد. از هيچ قسمتي با شك و ترديد، نگذريد. گاهي با آن ‌كه مفردات متن مورد ترجمه روشن است، ولي معناي عبارت تركيبي روشن نيست. اين‌ جاست كه بايد دقت بيشتري داشت تا اطمينان به مقصود نويسنده يافت.
__________________
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از مهرگان سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید