من این مراد ببینم به خود که نیم شبی
به جای اشک روان در نار من باشی
من ار چه حافظ شهرم جوی نمی ارزم
اگر تو از کرم خویش یار من باشی
__________________
از جور قد بلند و موی پستت
از سرکشی نرگس بی می مستت
ترسم به کلیسای رومم بینی
ناقوس به دستی و به دستی دستت...
|