سوره مومنون 34 الی 64
اگر از بشرى همانند خودتان اطاعت كنيد، مسلما زيانكاريد. (34)
آيا او به شما وعده مىدهد هنگامى كه مرديد و خاك و استخوانهايى (پوسيده) شديد، بار ديگر (از قبرها) بيرون آورده مىشويد؟! (35)
هيهات، هيهات از اين وعدههايى كه به شما داده مىشود! (36)
مسلما غير از اين زندگى دنياى ما، چيزى در كار نيست; پيوسته گروهى از ما مىميريم، و نسل ديگرى جاى ما را مىگيرد; و ما هرگز برانگيخته نخواهيم شد! (37)
او فقط مردى دروغگوست كه بر خداافترا بسته; و ما هرگز به او ايمان نخواهيم آورد!» (38)
(پيامبرشان) گفت: «پروردگارا! مرا در برابر تكذيبهاى آنان يارى كن!» (39)
خداوند) فرمود: «بزودى از كار خود پشيمان خواهند شد! (اما زمانى كه ديگر سودى به حالشان ندارد.)» (40)
سرانجام صيحه آسمانى آنها را بحق فرو گرفت; و ما آنها را همچون خاشاكى بر سيلاب قرار داديم; دور باد قوم ستمگر (از رحمت خدا)! (41)
سپس اقوام ديگرى را پس از آنها پديد آورديم. (42)
هيچ ابمتى بر اجل و سر رسيد حتمى خود پيشى نمىگيرد، و از آن تاخير نيز نمىكند. (43)
سپس رسولان خود را يكى پس از ديگرى فرستاديم; هر زمان رسولى براى (هدايت) قومى مىآمد، او را تكذيب مىكردند; ولى ما اين امتهاى سركش را يكى پس از ديگرى هلاك نموديم، و آنها را احاديثى قرار داديم (چنان محو شدند كه تنها نام و گفتگويى از آنان باقى ماند.) دور باد (از رحمت خدا) قومى كه ايمان نمىآورند! (44)
سپس موسى و برادرش هارون را با آيات خود و دليلى روشن فرستاديم... (45)
بسوى فرعون و اطرافيان اشرافى او; اما آنها تكبر كردند، و آنها مردمى برترىجوى بودند. (46)
آنها گفتند: «آيا ما به دو انسان همانند خودمان ايمان بياوريم، در حالى كه قوم آنها بردگان ما هستند؟!» (47)
(آرى،) آنها اين دو را تكذيب كردند; و سرانجام همگى هلاك شدند. (48)
و ما به موسى كتاب (آسمانى) داديم; شايد آنان ( بنى اسرائيل) هدايت شوند. (49)
و ما فرزند مريم ( عيسى) و مادرش را آيت و نشانهاى قرار داديم; و آنها را در سرزمين مرتفعى كه داراى امنيت و آب جارى بود جاى داديم. (50)
اى پيامبران! از غذاهاى پاكيزه بخوريد، و عمل صالح انجام دهيد، كه من به آنچه انجام مىدهيد آگاهم. (51)
و اين امت شما امت واحدى است; و من پروردگار شما هستم; پس، از مخالفت فرمان من بپرهيزيد! (52)
اما آنها كارهاى خود را در ميان خويش به پراكندگى كشاندند، و هر گروهى به راهى رفتند; (و عجب اينكه) هر گروه به آنچه نزد خود دارند خوشحالند! (53)
آنها را در جهل و غفلتشان بگذار تا زمانى (كه مرگشان فرا رسد يا گرفتار عذاب الهى شوند). (54)
آنها گمان مىكنند اموال و فرزندانى كه بعنوان كمك به آنان مىدهيم... (55)
براى اين است كه درهاى خيرات را با شتاب به روى آنها بگشاييم!! (چنين نيست) بلكه آنها نمىفهمند (كه اين وسيله امتحانشان است). (56)
مسلما كسانى كه از خوف پروردگارشان بيمناكند، (57)
و آنان كه به آيات پروردگارشان ايمان مىآورند، (58)
و آنها كه به پروردگارشان شرك نمىورزند، (59)
و آنها كه نهايت كوشش را در انجام طاعات به خرج مىدهند و با اين حال، دلهايشان هراسناك است از اينكه سرانجام بسوى پروردگارشان بازمىگردند، (60)
(آرى) چنين كسانى در خيرات سرعت مىكنند و از ديگران پيشى مىگيرند (و مشمول عنايات ما هستند). (61)
و ما هيچ كس را جز به اندازه تواناييش تكليف نمىكنيم; و نزد ما كتابى است كه (تمام اعمال بندگان را ثبت كرده و) بحق سخن مىگويد; و به آنان هيچ ستمى نمىشود. (62)
ولى دلهاى آنها از اين نامه اعمال (و روز حساب و آيات قرآن) در بىخبرى فرورفته; و اعمال (زشت) ديگرى جز اين دارند كه پيوسته آن را انجام مىدهند... (63)
تا زمانى كه متنعمان مغرور آنها را در چنگال عذاب گرفتار سازيم; در اين هنگام، نالههاى دردناك و استغاثهآميز سرمىدهند! (64)
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|